به گزارش کندونیوز، پوریا ذوالفقاری منتقد سینما در صفحهی اجتماعی خود فیلم «گیج گاه» را مورد بهانه و نقد قرار داده و دربارهی ساخت فیلمهای بدون هدف در سینمای ایران نوشته است:
«هدفگذاری سینمایی» تقریباً از پروسهٔ فیلمسازی ما حذفشده است. انگشتشمارند فیلمهایی که انگیزهٔ ساختهشدنشان «سینما» باشد. هدف اصلی معمولاً یا تراشیدن توجیه برای هزینه شدن مبلغی ست یا رسیدن به ویلایی و گرین کارتی و در بهترین حالت هم توفیقی در فستیوالی. و همین هدفگذاریهاست که فیلمها را از بوی حسابگری میانبارد و امکان اثرگذاری و ماندگاری را از آنها میگیرد.
در این وضعیت تنها روزنههای امید، همان انگشتشمار آثار ساختهشده به عشق و باهدف سینمایند و گیجگاه برای من یکی از همانهاست. در پسش شور و تلاشی هست برای رسیدن به لحنی تازه، عشقی هست به آرتیستبازی و احضار عاشقانهٔ زمانهای که فیلمساز از آن به سینما پناه میبرده.
گیجگاه آمیختن همینهاست به هم. ادای دینی ست فراتر رفته از «یادش به خیر» سازی! تجربهای ست در ترکیب چند لحن که دیر یا زود سینمای گیرکرده در حصارهای «تلخ» و «شیرین» و «طنز» و «جدی» مان باید به سمتش برود. و به همین دلیل اثری ست که میزان توفیق و شکستش دررسیدن به این اهداف باید بررسی شود.
وقتی در عکسهای فیلم حسن رضایی و رضا صفایی پور (طوفان) را با همان تیپها و هیبتهای آشنایشان در اکشنهای دههٔ هفتاد دیدم، ازبس ذهنم گمان یک فیلم نهنگ عنبری گذشت که لیست نشانههای دورانی را به گردن خود آویخته که توجهی جلب کند و هویت لرزانی برای خود بسازد. ولی خب خوشبختانه اشتباه حدس زده بودم. فیلم بدون نوستالژی سازی و در کمال بیادعایی دارد کار مهمی میکند و به شیوهای غریب میکوشد آلیاژی از خوشیهای سینمایی و حسرتهای زندگی در زمانهای نهچندان دور بسازد.
انتهای پیام/#