به گزارش کندونیوز، رضا صائمی، منتقد سینما در پی یادداشتی به بهانه اکران آنلاین فیلم سینمایی «نرگس مست» نگاهی به این اثر داشته است.
متن یادداشت به این شرح است:
سال های سال در محافل سینمایی و در میان منتقدان و پژوهشگران سینمایی درباره ضرورت بازنمایی موسیقی و تاریخ موسیقی در سینما تاکید شده اما کمتر کسی به سراغ فیلمی با این مضمون و درونمایه رفته است. سید جلال الدین دری که پیش از این تجربه کارگردانی «کپی برابر اصل» را داشته و بیشتر به عنوان فیلمنامه نویس فعالیت می کرده در نخستین فیلم خود دست به تجربه ای جسورانه زده که فارغ از محصول کار قابل تقدیر و تامل است.
«نرگس مست» نخستین ساخته سیدجلال الدین دری را می توان ادای دین سینما به موسیقی اصیل ایرانی دانست که شعر و خیال را با تصور و تصویر پیوند می زند و در یک خوانش تاریخی از موسیقی، ضمن بازتولید ترانه ها و تصنیف های ماندگار تاریخ موسیقی، امکان خیال پردازی شاعرانه و موسیقیایی را بر پرده سینما و قاب تصویر فراهم می آورد.
فیلم فارغ از ساختار سینمایی اش از این حیث مهم است که به روایت متفاوتی از موسیقی به زبان سینما دست زده و مجالی برای علاقمندان دو هنر بزرگ موسیقی و سینما فراهم می کند تا در یک وحدت زبانی و بیانی به همنشینی هنرمندانه تن دهند.
فیلم روایت خود را از موسیقی در بستر یک قصه و درام کلاسیک بیان می کند. قصه یک سازنده قدیمی تار، که در خانه اش با گروه جوانی که تمرین موسیقی می کنند مراوده دارد. او در فضای ذهنی خودش استادان موسیقی ایران را گاه به جای انها تصور کرده و مخاطب ترانه ها و تصنیف های ماندگار فارسی و موسیقی ایرانی را از این استادان می شنود. در واقع کارگردان با بهره گیری از ظرفیت عنصر خیال، خیال پردازی های سینمایی را در خدمت بازنمایی تخیل انتزاعی هنر موسیقی قرار داده و از طریق بازآفرینی فضایی فانتزی، به تصویرسازی از اساتید به نام و فخر موسیقی ایرانی می پردازد.
به عبارت دیگر در اینجا عنصر خیال در شمایل شاعرانه و سینمایی و بصری اش در یک تمهید روایی به روی هم مماس شده و در نهایت به خلق موقعیتی خیال انگیز نه خیالبافانه از دیالکتیک موسیقی و سینما می رسد. آرامشی که از خلق این موقعیت به همراه دلنوازی موسیقی شکل می گیرد نرگس مست را به یک تجربه متفاوت در تماشای فیلم بدل کرده و حتی به آن کارکردی تراپی می بخشد که می تواند تخیلات و هیجانات مخاطب را در یک تجربه سمعی و بصری، پالایش کرده و با حال خوش از سینما خارج کند. ضمن اینکه ما با یک فیلم تاریخی از جنس تاریخ هنری-اجتماعی مواجه هستیم با بازی های اندازه و قابل قبول از بازیگران فیلم.
از سعید پورصمیمی در نقش موسیو خاچیک گرفته تا نقش آفرینی سیامک سفری از شخصیت علی اکبر شیدا. از بازی مهدی پاکدل در نقش عارف قزوینی گرفته تا بازی هومن برق نورد در نقش فرخی یزدی و البته نقش آفرینی میترا حجار در کسوت افتخارالسلطنه. شاید برای اولین بار باشد که مخاطب با شمایل شاعران ایرانی معاصر در یک روایت سینمایی مواجه شده که این مساله به ویژه برای اهالی شعر و ادبف جذاب و تماشایی است. بازآفرینی شخصیت هایی مثل محمد فرخی یزدی، عارف قزوینی، علی اکبر شیدا و قمرالملوک وزیری که از سرمایه های ملی ما در حوزه ادب و هنر هستند در این فیلم و آشنایی مخاطبان جوان با این شخصیت ها فراتر از ساختار دراماتیک فیلم قابل ستایش است.
در واقع مخاطب به نوعی با زندگی چهار تصنیف ساز بزرگ و مهم موسیقی ایرانی آشنا می شود. شخصیت هایی که جایشان و روایت قصه شان در سینمای ایران خالی بود و نرگس مست چه ادای دین خوبی به آنها و تاریخ موسیقی ایرانی دارد. آنچه که در نرگس مست در خوانش فرامتنی اثر در نسبت با سوژه مهم است، برقراری ارتباط منطقی ودراماتیک بین عصر مدرن و موسیقی کلاسیک و سنتی ایران است و سطحی که از درک و احساس موسیقیایی در جهان سینمایی صورت بندی می کند.
برای فهم بهتر این موضوع می توان به مقایسه این فیلم با فیلمی مثل «مطرب» پرداخت تا در کنار ارزش های سینمایی و زیبایی شناسی فیلم، به اعتبار منظر و نگاه عمیق و هنرمندانه به بازنمایی موسیقی در سینما پی برد. فیلمی که در ارتباط با موسیقی نه کم فروشی تاریخی دارد نه کم مایگی سینمایی. ضمن اینکه فیلم را می توان اثری هنری در اتصال بین نسل جوان با هویت فرهنگی و هنری اصیل فراموش شده ای دانست که این روزها در یک گسست اجتماعی و تاریخی بین نسل جدید و هویت تاریخی خود از جمله در زمینه هنر فاصله و انفکاک ایجاد کرده است. از این حیث «نرگس مست» فیلمی است که از منظر جامعه شناسی سینمایی واجد اهمیت بسیار است.
در واقع «نرگس مست» تلاش کرده تا موسیقی هویتمند ایرانی را به عنوان یک سرمایه ملی در حافظه سینما و حافظه سینمایی مخاطب صیانت کند و آن را از فراموشی مطلق نجات دهد. فیلم مخاطب را چنان غرق مستی شعر و ادب و موسیقی ایرانی می کند که در یک همذات پنداری تاریخی می توان از تماشای آن مست شد و از تجربه بصری و حسی هویت ملی خود لذت برد.
واقعیت این است که سینمای ما در خوانش تاریخ معاصر کمتر به سراغ رخدادها و شخصیت های هنری و فرهنگی و ادبی رفته و این فیلم گام بلندی در این مسیر برداشته که می تواند آغازگر راهی تازه در سینمای ایران باشد. راهی که سینما را در تقاطع هنرهای مختلف قرار داده و بنابر خاصیت آینه گون خود به بازنمایی آنها در قاب تصویر می پردازد.
مدتی پیش فیلم کوتاه انیمیشنی به نام «سیم آخر» به کارگردانی بهرام عظیمی را دیده بودم که قصه زندگی درویش خان را روایت می کرد و چه خوب روایت می کرد حالا در «نرگس مست» با بخشی دیگر از شخصیت های مهم موسیقی ایرانی در تاریخ معاصر مواجه هستیم که در یک فیلم سینمایی به معرفی و بازخوانی تاریخ و تصنیفگران موسیقی ایرانی پرداخته است.
اگر از علاقمندان به موسیقی ایرانی و تاریخ آن هستید تماشای این فیلم را از دست ندهید. فیلمی که ضمن آشنایی شما با بخشی از تاریخ موسیقی و موسیقیدان های ایرانی، می تواند شما را از دنیای سینما به دنیای موسیقی پرتاب کند و از پیوند این دو هنر لذتی خاطره انگیز به جای بگذارد.»
انتهای پیام/#