به گزارش کندو نیوز، مرد سگی Dogman - فیلم تازهی ماتئو گارونه که شاید بهتر باشد پرستار سگها یا تیمارکنندهی سگها ترجمهاش کنیم، تأثیرگذارتر و کاملتر از یکی دو فیلم اخیرش است. بعد از گومورا که در سال ۲۰۰۸ نمایش داده شد، این فیلمی قابلاعتناست و بازگشت به همان سبک و سیاقی که در آن موفق بوده.
مارچلو فونته در نمایی از فیلم «مرد سگی»
حسین معززی نیا منتقد برجسته فیلم درباره تازهترین ساخته ماتئو گارونه مینویسد:
امتیاز بزرگ فیلم این است که ایدهای مشخص را با تمرکز و اعتمادبهنفس پیش میبرد و از مسیر خارج نمیشود: قرار است موقعیت عجیب یک مرد نحیف و ضعیف (مارچلو) را ببینیم که علاقه دارد به شیوهی خودش، رفاقت با بزهکار مهارناپذیر محله (سیمونه) را ادامه دهد. رفاقتی که ماهیتی مبهم و گیجکننده دارد، چون ترکیبی است از ترس و سازش با حسابگری و فرصتطلبی. آنهم از جانب آدمی که حرفهاش نگهداری سگها و تیمار آنهاست و دلخوشیاش برای اوقات فراغت هم وقت گذراندن با دختر کوچکش که بعد از طلاق، پیش همسر سابقش زندگی میکند. در نگاه اول هیچ تناسبی بین این آدم کمی رمانتیک و بسیار آسیبپذیر با گندهلات محله که با جنون و قساوتش همه را ذله کرده وجود ندارد و قاعدتاً باید اولین کسی که میخواهد دنبال راهی بگردد برای کندن کلک این دیوانه، همین مارچلو باشد؛ اما او به شکل مبهمی خودش را نزدیک به سیمونه نگه میدارد و حتی به خاطرش زندان هم میرود.
پوستر فیلم مردگ سگی DOGMAN ساخته ماتئو گرونه
روایت در تمام طول فیلم منحصر به پیگیری همین رابطهی غریب باقی میماند. قصهی فرعی و حاشیه روی بیمورد نداریم. سراغ گذشتهی آدمها نمیرویم. دنیای فیلم تشکیلشده از رابطهی موازی مارچلو با سگهایش و ارتباطش با سیمونه تا درنهایت به یکی شدن این دو موقعیت میرسیم. فیلم، قصهی کوچکی را تعریف میکند برای نمایش دنیایی کوچک، اما همین را درست از آب درمیآورد با بازیهای بسیار خوب و یک کارگردانی ظریف و مؤثر.
نمایی از فیلم «مرد سگی» ساخته ماتئو گارونه
اتمسفر فیلم، حالوهوای محلهی حاشیهی شهر که بستر داستان است و تکافتادگی قهرمان هپروتی فیلم که در گوشهای از دنیای مصیبتزدهی اطراف دارد تلاش یکنفرهای میکند برای بقا و امیدوار ماندن به آینده، یادآور فضا و قصههای نئورئالیستی است اما طبعاً متناسب با شرایط اجتماعی قرن جدید. این محلهی نیمهویرانه، این کاراکترهای نیمهدیوانه و این تلاش تلخ برای بقا و زنده ماندن در شرایطی غیرانسانی، پیگیری همان تم و روابطی است که در اصلیترین نمونههای مکتب نئورئالیسم دیدهایم و این فیلم یکی از بهترین نمونههای سینمای سالهای اخیر ایتالیاست برای نمایش تلفیق میراث اساتید نئورئالیست با موقعیتهای اجتماعی معاصر.
مارچلو فونت در نمایی از فیلم «مرد سگی»
انتهای پیام/#