به گزارش کندو نیوز، مراسم نکوداشت داریوش اسدزاده و رونمایی از کتابهای «خاطرات تهران» نوشته اسدزاده و «در بیابان سحر فرامیرسد کسی این را میداند» نوشته نسیم خلیلی پنجشنبه 11 مرداد در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
مجید رجبی معمار در ابتدای این مراسم گفت: جای بسی شادمانی است که امروز میزبان مراسم بزرگداشت یکی از چهرههای به نام فرهنگ و هنر این سرزمین هستیم. داریوش اسدزاده ازجمله افرادی است که عمر مفیدی داشته و دارند و اگر به گذشته او نگاه کنیم بهخوبی به این موضوع پی خواهیم برد. در زندگی بارها این دعا را شنیدهایم که الهی عمر بابرکتی داشته باشی، اسدزاده یکی از افرادی است که عمر بابرکتی دارد و از این برکت ما را هم بینصیب نگذاشته است.
رجبی معمار در ادامه نشان سرو خانه هنرمندان ایران را به داریوش اسدزاده بهپاس بیش از ۸۰ سال فعالیت هنری اهدا کرد.
داریوش اسدزاده پس از دریافت نشان سرو خانه هنرمندان ایران گفت: این نشان برای من بسیار ارزشمند است و هنرمندی چون من دلش به چنین هدایایی خوش است.
او در ادامه گفت: من ۸۰ سال است که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت میکنم و باگذشت زمان دریافتم که عشق اصلاً بیمعنی است. من یکعمر خواندم، نوشتم، بازی و زندگی کردم اما به گذشته که نگاه میکنم میبینم همه اینها هیاهویی است برای هیچ. هر بار که فردی از من میخواهد برای ورود به دنیای بازیگری او را راهنمایی کنم بهصراحت میگویم که هرگز وارد این دنیا نشود.
این هنرمند پیشکسوت گفت: من خاطرات و گفتنیهای بسیاری درباره فرهنگ و هنر و تهران دارم اما متأسفانه به دلیل بسیاری از معذوریتها از گفتن آنها عاجزم. کتاب خاطرات تهران آخرین کتاب من است که دربرگیرنده خاطرات سالهای ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ است، زمانی که متفقین وارد ایران و تهران شدند.
او افزود: من همچنین ۲۰ نمایشنامه که در سالهای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۴ و ۱۳۳۴ نوشتهام را برای نشر به ناشر سپردهام امیدوارم این کتابها منتشر شوند تا مردم بدانند که ما در آن دوران برای اینکه مردم را راغب به تماشای تئاتر کنیم چه نمایشنامههایی مینوشتیم.
اسدزاده گفت: من و همنسلانم مؤسس تئاتر دائمی در ایران هستیم. البته افرادی هم بودند که هرچند سال یکبار نمایشهایی را روی صحنه میبردند اما من و همنسلانم تلاش کردیم که تئاتر را در ایران زنده نگاهداریم. در دورانی که من تئاتر کار میکردم به ما میگفتند مطرب و با سنگ از ما در خیابان پذیرایی میکردند.
این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: ناصرالدینشاه آرزویش بود ۱۰۰ ساله شود اما به آرزویش نرسید امیدوارم من به آرزویم برسم و به قرن برسم.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: من نخستین تئاتری که بازی کردم در نقش مامور جهنم بودم و با مشعلی در دست باید به بهشت میرفتم تا مجنون را که پی لیلی به بهشت رفته بود به جهنم بازگردانم. وقتی داخل سالن شدم با آتشی که در دست داشتم چند تکه از پرده را آتش زدم و مردم از ترس آتش سالن را ترک کردند.
انتهای پیام/#