به گزارش کندو نیوز، اوایل دهه هشتاد و زمانی که موسیقی پاپ خیلی اوضاع مناسبی نداشت، ظهور چند ستاره جوان بازار موسیقی را حسابی در میان جوانان و نوجوانان داغ کرد. دراینبین یک پسر مو فرفری خوشپوش و شیک، راهی بهدوراز همدورههای خود در پیش گرفت. زمانی که نهایت خلاقیت در موسیقی پاپ به یکی دو قطعه و آلبوم خاص خلاصهشده بود، یک جوان کم سن و سال ولی بااستعداد توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. او قطعهای در سبک و سیاق غربی منتشر کرد و پسازآن نیز یک ویدئو کلیپ متفاوت و خلاقانه برایش ساخت. این جوان بااستعداد که پیشازاین نامش را در قسمت ناظر ضبط و صدابردار و نوازنده روی اینسرت آلبومها دیده بودیم، سیروان خسروی نام داشت.
«تو خیال کردی بری» نام اولین اثری بود که از سیروان خسروی به گوش رسید، یک موسیقی با تم کاملاً غربی که با آنچه تا به آن زمان شنیده بودیم متفاوت بود. این تفاوت بهقدری زیاد بود که عمده مخاطبان موسیقی خیلی زود آن را کنار گذاشتند و حتی ویدئو کلیپ جذابش هم نتوانست به جذب مخاطب عام برای «تو خیال کردی بری» کمکی کند؛ اما حال و باگذشت بیش از ۱۲ سال از آن روزها، سیروان خسروی یکی از ستارههای بیچونوچرای موسیقی ایران شده است، بلیتهای کنسرتش در کسری از ساعت به فروش میرود و قطعاتی که منتشر میکند در کمتر از چند روز از دور و نزدیک به گوشمان میرسد؛ اما این موفقیت چگونه حاصل شد؟
موسیقی شیک با تم غربی!
در عامیانهترین حالت ممکن، سیروان موسیقی شیک به گوش مخاطب میرساند. این موسیقی که ریشه آن از هنرمندان مطرح و صاحب سبک غربی گرفتهشده، پیشازاین در ایران بهصورت جدی به آن پرداخته نشده بود. سیروان که بهواسطه همکاری با کاوه یغمایی تجربه بسیار موفقیتآمیزی از سبک راک کسب کرده، توانست موسیقی خود را کمی فراتر از یک موسیقی ساده پاپ به مخاطب ارائه کند. در بسیاری از تنظیمهایش سازبندی و هارمونی راک توجه را به خود جلب میکرد و از همه مهمتر برای نخستین بار موسیقی ترنس Trance را با چاشنی کلام فارسی به گوش مردم رساند. هرچند در ابتدا این سبک با گوش مخاطب آشنا نبود ولی استمرار سیروان روی موسیقی متمایز، چهره متفاوتی از او در حوزه موسیقی ساخت. این اتفاق پس از چند سال آنچنان همهگیر شد که بسیاری از آلبومهای خوانندههای مطرح پاپ در یک دوره با سرآلبومیای از تنظیمهای سیروان آغاز میشد.
نسل سازی توسط تینیجرها
نسل اول خوانندههای پاپ بعد از انقلاب توسط مخاطبان عمدتاً بین ۲۵ تا ۳۵ سال شکل گرفت که خیلی زود و با بالا رفتن سن این نسل از مخاطبان، خوانندهها نیز یا از ایران مهاجرت کردند و خانهنشین شدند یا دیگر نتوانستند نبض نسل جدید را بگیرند. سیروان و همدورههایش از این اتفاق درس گرفتند و سرمایه و تمرکز خود را روی نسل بهاصطلاح تینیجر گذاشتند که رنج سنی آنها بسیار پایینتر از نسل سازان دوره قبل بود. بسیاری در همانجا ماندند و برخی نیز همانند سیروان با مخاطبش قد کشید و هرچه روبهجلوتر حرکت کرد، دغدغه موسیقیاش جدیتر شد. سیروان از سال ۸۴ روی ذهن مخاطب کارکرد تا چند سال بعد (حدود سال ۸۹) آنها را با موج خود همراه کند.
کسی که به بنز عادت کرده سوار پیکان نمیشود!
سیروان یک موزیسین مغرور است، اما این غرور را در شخصیت او جویا نشوید، او در کارهایش یک هنرمند کاملاً مغرور و کمالگرا است. او ۵ سال پیش دریک گفتگویی دلیل موفقیت خود را خیلی ساده بیان کرد. “من قبل از اینکه خواننده باشم، آهنگساز و تنظیمکننده هستم. اصلاً به خاطر همین بین مردم و مخصوصاً موسیقیدانها معروف شدم. دوست دارم که این کار را ادامه دهم و چارهای بهغیراز این ندارم. شما اگر یکعمر سوار بنز باشید دیگر راضی نمیشوید سوار پیکان شوید.” او خیلی منطقی استعدادهای خود را قبول دارد، میداند در موسیقی از خوانندگی بهتر است و تمرکز خود را روی موسیقی گذاشت، البته از حق نگذریم که طی این سالها او در خواندن هم خیلی پیشرفت کرده و الآن میتوان بهجرئت گفت کسی بهتر از خود سیروان نمیتواند کارهایش را بخواند. دوباره به ابتدا برمیگردم، او مغرور است و نمیخواهد کار ضعیفی از او به کوش مخاطب برسد، سیروان یک اتاق فکر دارد و پیش از انتشار هر قطعه، نظر اعضای این اتفاق فکر را جویا میشود. برخلاف بسیاری از ستارههای موسیقی خیلی راحت به اطرافیانش اجازه نقد میدهد و همین باعث میشود نقاط ضعف را پیش از علنی شدن برطرف کند. تأثیر این اتاق فکر آنجا نمایان میشود که بلیتهای کنسرت او (بیش از ۱۹۰۰۰ بلیت) در کمتر از ۲ ساعت به فروش میرود، اتفاقی که بیاغراق، طرفداران سیروان بهواسطه ایده خلاقانه خواننده محبوبشان پایهگذار آن شدند.
اولین سلبریتی هالیوودی موسیقی ایران!
شاید یکزمانی موسیقی را فقط میشنیدیم و آن زمان خیلی ظاهر خواننده مدنظر بود. رسانه تصویری به یک تلویزیون خلاصه میشد که نهایتاً خواننده در میان انبوهی از گل و گیاه به یکی از درختان تکیه میداد و کار خود را لب میزد. ولی حالا تصویر اگر از خود موسیقی مهمتر نباشد، کماهمیتتر هم نیست. سیروان از این موقعیت پیشآمده نهایت بهره را برد، همانند یک سلبریتی هالیوودی توجه ویژهای بهظاهر خود داشت و حتی کوچکترین تغییری در ظاهرش با واکنش مخاطبانش در فضای مجازی روبهرو میشد. زمانی هم که تمام مخاطبان بهاصطلاح کنسرت برو به استایلهای رسمی خوانندگان روی استیج عادت کرده بودند و همیشه آنها را با کتوشلوار روی صحنه میدیدند، سیروان با تیشرت آستینکوتاه روی صحنه رفت. اتفاقی شاید بهظاهر ساده و پیش افتاده که باکمی مرور تاریخ ۲۰ ساله اخیر کنسرتها میتوان از او بهعنوان یک جسارت یادکرد! او ساختارهای ذهنی مخاطب موسیقی پاپ را تغییر داد، او این تغییر را از موسیقی شروع و با تصویر ادامه داد. زمانی که اغلب خوانندههای پاپ تنها حرکت هوادار کُششان گرفتن میکروفن رو به حاضرین بود، او برای لحظهلحظه اجرایش برنامهریزی کرد و حتی منتقدان خود را هم به تحسین واداشت. او برای حرکات نوازندههایش رو استیج هم برنامه دارد و در طول حدود ۹۰ دقیقه اجرای زنده خیلی خوب احساسات مخاطب را برمیانگیزد.
ورود به تبلیغات = سکوی پرتاب
اگر سوپراستارهای سینمایی را فاکتور بگیریم، تقریباً باقی هنرمندان کمتر در وادی تبلیغات واردشدهاند و شاید بهتر است بگوییم کمتر موفق شدهاند. سیروان بهعنوان نخستین عضو حوزه موسیقی روی بیلبوردهای تهران و سپس شهرستانها رفت. این اتفاق روند صعودی او در موسیقی را بهبود بخشید و عموم مردم علاوه بر صدای سیروان با چهره او نیز آشنا شدند. این اتفاق صرفاً یک پروژه شناساندن چهره نبود و سیروان تأثیر خوبی روی برند موردنظر گذاشت و بعدازاین موفقیت بود که زانیار هم به وادی تبلیغات قدم گذاشت. طی این سالها سیروان موقعیتهای تبلیغاتی بسیاری را رد کرد تا درنهایت به بهترین شکل وارد تبلیغات شود. با یک جستجوی ساده از میزان بازدید بیلبوردها در تهران و شهرستانها از شرکتهای تبلیغات محیطی به عددی قابلتوجه دستیافتیم. اینکه نام و چهره سیروان طی ۲ سال اخیر توسط بیش از ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در تهران و شهرستانهای دیدهشده که آماری کمنظیر است. (آمار برگرفته از روابط عمومی چند کانون تبلیغاتی محیطی است)
بنیامین – سیروان؛ ۹ سال بعد...
سال ۸۸ برای سیروان سال بسیار تأثیرگذار و مهمی بود. ۴ سال از انتشار اولین آلبوم گذشته و حالا با جذب نسبتاً خوب مخاطبان جدید، آماده ورود به فضایی متفاوت است. البته این ورود پر حاشیهترین روزهای سیروان را رقم زد چراکه آلبومش به فاصله یک روز از «بنیامین ۸۸» منتشر شد. بنیامین بهادری که آن زمان یکی از پرطرفدارترین خوانندههای پاپ بود علیه بسیاری از خوانندههای جوان موضعگیری تندی داشت و در ارتباط با انتشار همزمان اثرش با آلبوم سیروان نیز گفت: وقتی از مردم در مورد ایشان پرسیده میشود، اصلاً آن بنده خدا را نمیشناسند. تحقیق در این خصوص که کار سختی نیست. بهطور مثال از همین نگهبان ساختمان بپرسید اصلاً آن خواننده را میشناسد؟! خواننده آلبوم «ساعت ۹» هم این صحبتها را بیپاسخ نگذاشت و بابیان این جمله که «پیکان هم اتومبیلی است که همه ایران آن را بهخوبی میشناسند!» خود را فراتر از یک خواننده تازهوارد و غیرحرفهای نشان داد. این جدلهای رسانهای تمام شد، سیروان راه خود را رفت و بنیامین هم راه خود، ولی هرچه روبهجلو رفتیم مخاطبان بنیامین سیر نزولی داشتند و سیروان سیر صعودی، این اتفاق آنقدر مستمر و طولانی شد که حال بنیامین به دنبال راهی برای بازگرداندن مخاطبانش است و سیروان به دنبال یکهتازی در موسیقی پاپ.
کسی شبیه هیچکدام!
سیروان مثل یک آنارشیست در مسائل اجتماعی و سیاسی برخورد میکند. نه چپی است و نه راستی، نه در زمان انتخابات شال سبز و بنفش انداخته و نه وارد کمپینهای سلبریتیها میشود. سیروان در موجهای مردمی همانند دیگر سلبریتیهای کنار مردم حرکت نمیکند، او دیدگاههایی حمایتی دارد که جایگاه این دیدگاه پشت موجهای مردمی است. درزمانی که اکثر هنرمندان درگیر مسائل پوپولیستی بودند، او مقابل آنها ایستاد و بسیاری را «سلبریتیهای بیسواد» خطاب کرد. چند هفته بعد و زمانی که اقتصاد ایران دچار التهابهای بیسابقه شد، سیروان کنسرت خود را در اعتراض به شرایط بد اقتصادی لغو و ۱۵۰ میلیون تومان خسارت پرداخت کرد. اتفاقی که با واکنشهای بسیاری همراه شد و منتقدان این عمل او را در حالی نکوهش کردند که توقع کنسرتی رایگان یا با بلیت ارزان داشتند، این در حالی است که سیروان با لغو کنسرت خود اعتصابی هنری داشته نه اعتراضی اجتماعی (که به این موضوع در روزهای آتی بهصورت مفصل خواهیم پرداخت.)
سیروان خسروی پس از چند سال فعالیت جدی، آرامآرام به جایگاه دلخواه خود رسید. او در ابتدای راه با انبوهی انتقاد و مخالفت از سوی کارشناسان و مخاطبان موسیقی روبهرو شد ولی بهجای پاسخگویی به آن انتقادها، موسیقیاش را به گوش مخاطب رساند. او آنقدر روی سبک خود پافشاری کرد تا حالا بتوانیم از او بهعنوان یکی از ستارههای موسیقی یاد کنیم. ستارهای که راه پیشرفت را خوب میدانست و حالا باید برای موفقیت چشمگیر او در جذب مخاطب و ارائه موسیقی درست، کلاه از سر برداشت.
انتهای پیام/#
Source: nava.ir