به گزارش کندو نیوز، «سعید راد» یکی از بازیگران مشهور سینمای ایران است که در سال 79 پس از بازگشت به کشور قرار بود در مقابل دوربین تقوایی قرار بگیرد که پس از منتفی شدن آن، در فیلم «دوئل» بازی کرد. راد اخیراً مشغول بازی در یک سریال تلویزیونی پلیسی است.
بازیگری که از قبل انقلاب شناخته شد و در سالهای اوایل انقلاب در چند فیلم مهم مثل «عقابها» حضور داشت و سپس مدتی را در خارج از کشور گذراند و سال 79 بازهم به ایران بازگشت. راد به دلیل فیزیک، لحن و نوع خاص نقشآفرینیاش، یکی از بازیگران متفاوت سینما و تلویزیون کشور است. در سالهای اخیر او گزیده کار بوده و در حال حاضر در پروژه تلویزیونی «مرگ خاموش» مشغول است. به همین مناسبت با او گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانیم.
*در قبول نقشها سختگیر هستید؟
نمیگویم که در سینما یا تلویزیون سختگیرم، اما باید رلهایی را بازی کنم که برای من مناسب باشند. اخیراً دو سینمایی که کارهای خوبی بودند و دستمزد قابلتوجهی هم داشت رد کردم. آن کاراکترها به من نمیآمدند. یکی از این پروژهها مربوط به پولاد کیمیایی بود. تا جاهایی هم پیش رفتیم ولی به این نتیجه رسیدیم این شخصیت که از یک سال و نیم پیش برای من در نظر گرفتهشده بود، مناسب من نیست.
*پس اولویتتان علاقه به آن نقش است!
بههرحال غیر از آنکه کاراکتر باید به من بخورد، خودم هم سلایقی دارم. باید آن رل را درک کنم. یکی از دلایلی که در فیلم «گیرنده» به کارگردانی آقای غفار زاده بازی کردم همین علاقهام به کاراکتر آن فیلم بود. اتفاقاً با آنکه اکثر عوامل فیلم کار اولشان بود، فیلم دیده شد و جوایزی را همکسب کرد. مسئله من پول نیست چون گاهی دستمزدهای مناسبی پیشنهاد میشود ولی چون به آن شخصیتها علاقه ندارم آن را نمیپذیرم؛ آن رلها خودم را کسل میکنند چه برسد به مخاطب!
*با «چ» هم ارتباط برقرار کردید؟
بله آن نقش در «چ» به من میخورد. زمانی که آقای حاتمی کیا از من برای بازی در این فیلم و نقش سرلشکر فلاحی دعوت کرد، به من تفهیم کردند که آن نقش را به دلیل شباهتم به ایشان به من واگذار کردند. دیدم که نظرشان درست است. اسکندر در فیلم «دوئل» هم همینطور بود.
*در انتخاب نقشهایتآنهمیشه به هدف میزنید!
اجازه بدهید که بعد از 70 کار در سینما و تلویزیون بالاخره این درک حرفهای را داشته باشم. منتها برخی از همکارانم که خیلی هم دوستشان دارم فقط میخواهند بازی کنند. اگر من اهل این کار بودم طبیعتاً آقای معظمی که امروز در پروژهشان مشغول هستم نگاه فعلی را به من نداشتند. احتمالاً نقش یک مقام امنیتی آنهم در سریالی با پروداکشن بسیار حرفهای را به من نمیدادند. من درباره این مسائل مراقبت میکنم. بحث سر این است که مراقبت سختیهای خودش را هم دارد.
*چه شد که با تلویزیون همکاری کردید؟
دغدغه همیشگی من که بسیار برایم مهم است، معضل مواد مخدر است. جوانان مملکتمان هرروز درگیر آن هستند و من کسانی را میشناسم که خانواده آنها سر مواد مخدر نابودشده است. این دغدغه، انگیزه مهمی شد که این نقش را بازی کنم. درواقع این کار برایم ادای دینی در مورد این مشکل است. مردم تا وقتی خودشان همت نکنند این مشکل حل نخواهد شد.
*کاراکترهای امنیتی سینما و تلویزیون معمولاً اغراقشده و گلدرشت هستند؛ چه کردید که به آن سمت نروید؟
من چند کار پلیسی و امنیتی دیدم. متأسفانه بعضاً اگزجره و اغراقشده بودند. درباره این شخصیتها غلو میشود چون آنها هم آدمهایی مثل دیگران هستند. شخصیتی که من بازی میکنم در عین امنیتی بودن یک استاد دانشگاه است. تئوریسین است و درس میدهد. او میداند چه میکند. این نقش از آدمهای کلیشهای که در سینما و تلویزیون میبینیم، نیست.
*آمادگی بدنی خوبی هم دارید؟
درست است که ورزش میکنم، بدنم آماده است و دوست دارم که زبان بدنم برای نقشها آماده باشد ولی این دلیل نمیشود که بیجهت چیزهایی به نقشم اضافه کنم که گلدرشت شود. متأسفانه برخی از بازیگران ما حتی در لباس پوشیدن هم مبالغه میکنند. به نظرم باید به پروداکشن توجه کرد که چه میخواهد. در همین پروژه آقای معظمی، طراحی صحنه و لباس حرفهای است و معلوم است که من حرف آنها را گوش میکنم. دلیلی ندارد دنبال شیک بودن در نقش باشم. آنها نوع پوشش، حرف زدن، سوار ماشین شدن و... آن کاراکتر را میدانند و من هم به آنها اعتماد میکنم. در واقعیت این مأمور امنیتی آرتیست نیست که به دنبال بازی و خودنمایی باشد!
*چرا برخی از آثار ایرانی تعلیق ندارند؟
کستینگ و ترکیب عوامل بسیار مهم است. پروژه مرگ خاموش دارای یک پروداکشن حرفهای است. تهیهکننده، کارگردان و عواملش کار بلدند. ممکن است برای یک دکور چندین روز کار تعطیل شود اما کیفیت را فدای سرعت نمیکنند. وقتی پردواکشن آنقدر بزرگ است و بودجه خوبی هزینه شده است طبیعتاً من خودم را در اختیار گروه قرار میدهم و به آنها اعتماد میکنم. مطمئن باشید بازیگران کار خاصی نمیتوانند بکنند، تهیهکننده و پروداکشن هستند که فضا را برای جذب مخاطب آماده میکنند.
*برخی به پروژههای با بودجه دولتی خرده میگیرند؛ شما مشکلی برای حضور در آنها ندارید؟
اگر من اسکندر دوئل را بازی نمیکردم چه کسی آن را بازی میکرد؟ اگر سرلشگر فلاحی را در «چ» بازی نمیکردم چه کسی امکان اجرایش را داشت؟ اگر نقش رضاشاه در مجموعه در چشم باد را قبول نمیکردم کدام بازیگر توان اجرایش را داشت؟
برخی حرفها گفته میشود که فراتر از حرف نیستند. من به عنوان یک بازیگر حرفهای نقشی را قبول میکنم که ممکن است متعلق به تلویزیون، سازمان اوج یا هر ارگان دیگری باشد. اصلاً اگر اوج پشت «چ» نبود کدام تهیهکننده امکان ساختش را داشت؟
بخشهای خصوصی بسیار عزیز هستند اما یادمان نروند آنها هم به دلیل مشکلات اقتصادی برای ساخت پروژههایشان به سراغ دریافت کمک از دولت میروند.
*این موضوع در کشورهای دیگر یک نکته منفی نیست!
وقتی من میبینم فلان پروژه دولتی بهخوبی اجرا میشود و نقش یک مقام امنیتی را دارم که مشغول مبارزه با مواد مخدر است و من هم دغدغه آن موضوع را دارم، چرا در آن پروژه بازی نکنم؟ خواهش میکنم دوستانم به این فکر کنند که باید چرخه سینما در کشور جریان داشته باشد. اگر من اهل سوءاستفاده بودم بعد از دو سال یک نقش را قبول نمیکردم. در این مدت میتوانستم ده نقش بگیرم اما قبول نکردم چون مورد سلیقهام نبود. به نظرم دوستان این مسائل را مد نکنند. هیچکس کامل نیست. همه ما نواقصی داریم و بهتر است که به نکات مثبت توجه کنیم. البته که تلویزیون هم مانند هر مجموعه دیگری سیاستهای خودش را دارد. مثلاً من به آقایان حاتمی کیا و تبریزی بگویم کارتان سفارشی است پس من در آن بازی نمیکنم؟! وقتی فاز سوم «سرزمین کهن» را برای آقای تبریزی بازی کردم همه راضی بودیم چون رل سپهبد بختیاری به من میخورد. همه لذت بردیم از آن.
*حسرت اجرای رل خاصی را ندارید؟
هیچکس جای کسی را تنگ نکرده است. رلهایی را قرار بوده، بازی کنم که به دلایلی اتفاق نیفتاده اما بعداً وقتی آن نقشها را همکاران دیگرم بازی کردهاند، از نقشآفرینیشان لذت بردهام. باید سعی کنیم نقش جذاب بازی کنیم و به قول استاد کیمیایی، بازیگر باید مثل یک ویلون در دست کارگردان باشد که بتواند آن را بهخوبی بنوازد. یک نقش سینمایی برایم در نظر گرفتهشده که چند ماه پیشتولید دارد. از آذرماه کار آغاز میشود و اگر همهچیز سرجای خودش باشد فکر میکنم آن نقش در سینمای ما کار بسیار خوبی خواهد بود.
انتهای پیام/#
Source: sobhe-no.ir