به گزارش کندو، فردا ۱۴ تیر است. دو سال از روز غمگین سینمای ایران میگذرد و سینما یکی از بزرگترین هنرمندانش را ازدستداده است. عباس کیارستمی به گواهی تمامی نظرهای داخلی و خارجی یکی از مهمترین فیلمسازان سینما بود که با زبان سینما مهمترین مفاهیم انسانی را به مخاطب منتقل میکرد. گلاره کیازند، عکاس سینما که فعالیت در این عرصه و همچنین فیلمبرداری و ساخت آثار مستند و سینمایی را در کارنامه کاری خود دارد، در تازهترین فعالیت خود مجموعه ۱۰۰ پرتره از فیلم «شیرین» یکی از آثار مطرح عباس کیارستمی را در گالری ثالث در معرض دید عموم قرار داد؛ نمایشگاهی که متأثر از نام عباس کیارستمی توجه بسیاری از سینما دوستان را به خود جلب کرد. کیازند در دومین تجربه همکاری خود بعد از مستند فرش ایرانی مجموعه منحصربهفردی از پرتره ۱۰۰ بازیگر زن سینمای ایران را با مشورت عباس کیارستمی ثبت کرده که قرار بود سال ۹۴ این نمایشگاه برگزار شود که به دلیل فوت نابهنگام خالق شیرین این نمایشگاه در دومین سالگرد درگذشت او برگزار شده است.
به همین مناسبت گفتوگویی از صمت با گلاره کیازند را در ادامه نشر دادهایم که توجه شما مخاطبان گرامی را به آن جلب میکنیم:
*کمی از پیشینه حرفهای خود بگویید؟ شما سالها در حوزه عکاسی، فیلم و ساخت تیتراژ فعالیت داشتید و در این مدت فیلمهای مستند و کوتاه هم ساختهاید. از روند فعالیت حرفهای خود بگویید؟
من از ۶ سالگی خارج از ایران زندگی کردم و در کانادا مدرک سینما و رسانه هنری یا همان میدیاآرت با گرایش فیلمبرداری گرفتم. سال ۸۲ به ایران آمدم و ۶ سال در سینمای ایران بهعنوان عکاس فیلم و فیلمبردار کار کردم. در این مدت دو فیلم کوتاه هومن سیدی را فیلمبرداری کردم که یکی از این فیلمها در جشنواره بسیج بهترین مستند شد و جایزه بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد. در کنار آن در مستندهای گوناگونی حضور داشتم. نخستین فیلمبرداری مستند بلند را در کنار خانم بنیاعتماد تجربه کردم که مستند «خانه خورشید» نام دارد. سال ۸۷ از ایران رفتم و دوباره دو سال پیش؛ یعنی سال ۹۵ به ایران بازگشتم. نخستین فیلم سینمایی که در آن در مقام مدیر فیلمبرداری در ایران کار کردم «پدیده» ساخته علی احمدزاده است و پسازآن مدیریت فیلمبرداری یک فیلم سینمایی محصول آلمان را با گروهی کانادایی بر عهده داشتم. در ایران عکاس ۶ فیلم سینمایی بودم؛ ازجمله بهرنگ ارغوان ساخته ابراهیم حاتمیکیا که این فیلم باعث شد بتوانم وارد سینمای ایران شوم و بعدازآن با خسرو سینایی و بهمن فرمانآرا (فیلم یک بوس کوچولو)، ایرج کریمی (باغهای کندلوس)، ابراهیم حاتمیکیا (به نام پدر) و احمدرضا معتمدی (قاعده بازی) همکاری داشتم. بعدازاین تجربهها با آقای کیارستمی در پروژه فرش ایرانی که مجموعهای از فیلمهای ۱۰ هنرمند ایرانی بود آشنا شدم که هم عکاسی فیلم آقای کیارستمی را انجام دادم و هم یک فیلم پشتصحنه ساختم و بعدازآن در فیلمهای شیرین عباس کیارستمی و «حیران» ساخته شالیزه عارفپور در مقام عکاس و فیلمبردار پشتصحنه حضور داشتم.
مرحوم عباس کیارستمی
*نمایشگاه عکسهای شیرین چگونه شکل گرفت و ایده برگزاری آن در آستانه سالروز درگذشت عباس کیارستمی چگونه موجب شد شما به فکر جمعآوری این عکسها بیفتید؟
همزمان با فیلمبرداری فیلم شیرین تصمیم گرفته شد که عکسهای صحنه که در اصل پرترههای بازیگران بود از یک نقطه و از یک زاویه گرفته شود؛ به این دلیل که تمام بازیگران در طول فیلم تنها از یک زاویه فیلمبرداری میشدند و مهمترین نکتهای که آقای کیارستمی تأکید داشتند این بود که هیچ تفاوتی بین عکسهای فیلم و نماهایی که بعداً فیلمبرداری میشود وجود نداشته باشد. وقتی پروژه شیرین تمام شد دیدم که از این فیلم ۱۰۰ عکس پرتره از بازیگران دارم که قابلیت به نمایش گذاشتن دارند و فکر کردم شاید خوب باشد که بتوانیم این ۱۰۰ پرتره از بازیگران زن سینمای ایران را در یک نمایشگاه به نمایش بگذاریم و تجربه متفاوتی داشته باشیم. با کسب اجازه از آقای کیارستمی این نمایشگاه آرامآرام شکل گرفت و تکتک واکنشها در یک محیط ایجاد شد. خواسته اصلی آقای کیارستمی این بود که هیچ فرقی بین بازیگران نباشد و توی کار اندازه، نوع قاب، نوع چیدمان و حتی سیاهسفید کردن عکسها را رعایت کردیم و ۳ سال پیش برای برگزاری نمایشگاه با همکاری نشر ثالث آماده میشدیم که روزی که قرار بود این نمایشگاه افتتاح شود، آقای کیارستمی مریض شدند و تصمیم گرفتیم تا زمان بهبودی آقای کیارستمی دست نگهداریم تا ایشان بهطور حتم در آیین گشایش نمایشگاه حضورداشته باشند اما متأسفانه اتفاقها طوری رقم خورد که بعد از چند ماه آقای کیارستمی از میان ما رفت و بعد از گذشت دو سال از درگذشت ایشان تصمیم گرفتیم در روز تولد آقای کیارستمی این نمایشگاه را در گالری ثالث برگزار کنیم. فیلم شیرین یکی از فیلمهای مهم آقای کیارستمی بود و ایشان خیلی این فیلم را دوست داشت و شاید این نمایشگاه بتواند روحشان را شاد کند و ما حضور ایشان را در نمایشگاه احساس کنیم.
*چگونه به این ۱۰۰ عکس رسیدید و چقدر توانستید با مشورت آقای کیارستمی به این عکسها برسید؟
عکسهایی که گرفته شد با صحبتهایی بود که با آقای کیارستمی انجام دادیم و تصمیم گرفتیم نما و زاویه دوربین ثابت باشد و چهرههای گوناگون جلوی دوربین حضور پیدا کنند که ماحصل آن عکسهایی شد که در نمایشگاه هم نمایش داده شدند. این زاویه عکسها البته از زاویه ثابت دوربین فیلم شیرین نشئت میگیرد، اما شکار لحظهها و ریاکشنهایی که از بازیگران در عکسها میبینید انتخاب من بود و بهتنهایی انجام دادم.
*این عکسها تنها برای نمایش است یا برنامهای برای فروش آنها دارید؟ با توجه به شخصیت جهانی آقای کیارستمی قصد برگزاری این نمایشگاه در کشورهای دیگر را هم دارید؟
این عکسها تنها برای نمایش است و برای فروش نیستند و امیدواریم بتوانیم این نمایشگاه را در کشورهای گوناگون برگزار کنیم. برای این موضوع با بنیاد کیارستمی هم صحبتهایی را انجام دادیم تا شرایطی فراهم شود که دیگر کشورها نیز میزبان این نمایشگاه باشند و در کنار آن نیز تلاش میکنیم کتابی را از این مجموعه منتشر کنیم.
*از عباس کیارستمی بگویید؟ چقدر در زمان حیات ایشان از او سینما و زندگی را آموختید و چه ویژگی کیارستمی او را منحصربهفرد کرده بود؟
پاسخ دادن به این پرسش خیلی برای من سخت است. اینکه من از آقای کیارستمی چه چیزهایی یاد گرفتم شاید نشود در واژهها و توضیحات آن را بیان کرد. دنیای پیرامون عباس کیارستمی دنیای ژرف و عمیق و پر از نکته بود که حضور در کنار چنین انسان عمیق و متفکری بهطورقطع میتواند به دانش بصری و قدرت فهم انسان از زندگی کمک کند. من بهشخصه دو نکته مهم از آقای کیارستمی آموختم که همواره سعی میکنم در زندگی شخصیام به آن عمل کنم؛ نخست سادگی به معنای واقعی کلمه است. عباس کیارستمی در عین پیچیدگیهای ذاتی در هنر و زندگی و تفکرات خود بسیار ساده به اطراف و دنیای پیرامون خود نگاه میکرد. درواقع او مفهوم زندگی را برای درک بهتر ساده و قابلفهم و هضم میکرد، به همین دلیل شما وقتی آثار عباس کیارستمی را تماشا میکنید با یک دنیای ساده و امروزی روبهرو هستید که در لایههای آن مفاهیم پیچیده زندگی با زبانی قابلفهم و ساده به مخاطب منتقل میشود. نکته بعدی که از آقای کیارستمی یاد گرفتم قدرت تحمل و قدرت انتظار و زود به نتیجه نرسیدن در زندگی است. ما باید همواره تلاش کنیم در کارهای حرفهای یا حتی در زندگی شخصی خود طوری با اتفاقها روبهرو شویم و با آنها رفتار کنیم که ترکیبی از صبر و تحمل و انتظار برای رسیدن به یک نتیجه بهتر و موفقیت بیشتر را به دست بیاوریم؛ کاری که عباس کیارستمی در آثارش انجام میداد. او آنقدر برای رسیدن به نتیجه دلخواهش مقاومت و تحمل میکرد که این میزان صبوری نیازمند تمرین بیشتر در زندگی است. در دنیای امروز که به لطف فناوری همگی عجول شدیم، تقویت این روحیه در وجود همه ما یک الزام برای رسیدن به آرامش است. همین دو رویکرد مهم «سادگی» و «صبوری» در زندگی شخصی و زندگی حرفهای بزرگترین آموزشهایی است که به لطف حضور در کنار عباس کیارستمی آنها را کسب کردم و تلاش میکنم به معنای واقعی آن دستیابم. در کنار اینها آقای کیارستمی جزئینگر بود و تمرکز خوبی روی جزییات داشت؛ نکات مهمی که ما در زندگی بهسادگی از کنار آنها میگذریم اما تأثیرات شگرف و مهمی در زندگی هرکسی میتواند داشته باشد. من از آقای کیارستمی یاد گرفتم در کار حرفهای روی جزییات تمرکز زیادی داشته باشم زیرا ما بهعنوان هنرمند و فیلمساز مسئولیت بزرگی در جامعه داریم و با هر حرف و نکتهای که میگوییم در دنیای پیرامون خود تأثیرات گوناگونی میگذاریم. این حس مسئولیت در مقابل حرفی که میزنیم و اثری که خلق میکنیم موجب میشود روی جزییات بیشتر دقیق شویم و از کنار آنها بهسادگی نگذریم.
*و صحبت پایانی؟
همواره تلاش کردم در این نمایشگاه ۱۰۰ پرتره از فیلم شیرین ۳ درس مهمی که از آقای کیارستمی آموختم را در کار لحاظ کنم؛ یعنی سعی کردم سادگی و صبوری و تمرکز روی جزییات را در تمامی آثار به نمایش درآمده رعایت کنم و امیدوارم توانسته باشم با این نمایشگاه پاسخ تمامروزهایی که در کنار آقای کیارستمی آموختم را داده باشم. آقای کیارستمی معلم بزرگی برای من و خیلی از همنسلان من بود و آنقدر نکات و درسهای بزرگی از ایشان به یادگار مانده که تا مدتها میتواند برای نسلهای بعد آموزنده و اثرگذار باشد.
گفتگو از علی نعیمی
انتهای پیام/#