خبرگزاری تسنیم: این فوتبال آنقدر سیاهیها به خود دیده که بالاتر از آن رنگی نیست و گوش شنوایی هم وجود ندارد که قصد ما نصیحت کردن باشد. شاید اگر گوش شنوایی بود، پیش از اینکه رسانهها بخواهند مسئلهای را گوشزد کنند، بارها پیشکسوتان فوتبال ایران این نصیحتها را انجام دادهاند و کسی توجهی به این مسائل نداشته، اما بد نیست نگاهی به دربی نود و پنجم داشته باشیم که عصارهای از فوتبال ایران است.
اعتراض، درگیری و خشم؛ خشمی بیرون زده که شاید بخشی از آن برای دیده شدن است. دیده شدن در فضایی که فوتبال ایران را بلعیده و همه اسیر آن شدهاند. فضای مجازی که شاید حرکت بسیاری از مربیان و بازیکنان فوتبال ایران را تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از صحبتها، حرکات یا رفتارها برای بیشتر دیده شدن انجام میشود. به خصوص اگر این نفرات در دو تیم استقلال و پرسپولیس باشند که هوادارانشان در فضای مجازی، معرکهای به راه انداختهاند. دربی هم دقیقاً چیزی شبیه به همان معرکههای فضای مجازی بود که با اعتراضهای مکرر به داوری آغاز شد و با مشت و لگد در پایان بازی خاتمه یافت.
دربی، ویترین فوتبال ایران است. دیداری که مهمترین دربی قاره آسیا تلقی میشود، اما شاید بتوان نام زشتترین بازی قاره را هم روی آن گذاشت. دیداری که بازیکنانش با کوچکترین اتفاق از خود بیخود میشوند و با هر تصمیم داور، آواری میشوند بر سر قاضی میدان. حتی درستترین تصمیم داور هم با اعتراض روبهرو میشود، تصمیم غلط یا مشکوک که جای خود دارد. همین مسئله، سنگ بنای درگیریهای بیشتر است و افسوس که این رفتارها با هیچ واکنش جدی هم روبهرو نمیشود.
دربی زشت بود، درست شبیه عملکرد دو تیمی که همین چند روز پیش در لیگ قهرمانان آسیا نمایشهای درخشانی داشتند، اما همان جا هم برای یکدیگر کری میخواندند. کری اینکه کدام یک در گروه سختتری قرار دارند و رقبای کدام یک قویتر بوده است. وقتی به لیگ برگشتند، انتظار این بود که حداقل دربی زیبایی شاهد باشیم، اما دریغ از یک حمله قدرتمند و تمام عیار روی دروازه دیگری. بار فنی پایین بازی، حوصله همه را سر برده بود.
دربی بد بود، درست شبیه بازیکنانی که حتی به گرفته شدن خطای محرزشان هم اعتراض داشتند. بازیکنانی که هنگام عقد قرارداد، بالاترین ارقام را طلب میکنند، اما بویی از رفتار حرفهای نبردهاند. نه در زمین بازی حرفهایگری دارند و نه بیرون زمین میتوانند از خود رفتار یک بازیکن حرفهای را به نمایش بگذارند. بازیکنانی که بیش از اندازه مورد توجه قرار گرفتهاند تا فکر کنند دنیا حول آنها میچرخد.
دربی جلف بود، درست شبیه نفراتی که در پایان بازی مشت و لگد به سمت یکدیگر پرتاب میکردند. آن هم در شرایطی که ثانیهها رو به پایان بود و بازیکنان به جای کنترل رفتارشان، با حرکاتی تأسف آور، ویترین فوتبال ایران را با خشونت به هم زدند. جایی که انتظار میرفت حداقل رفتار معقولانهای از نیمکت تیمها مشاهده کنیم، اما برخی از اعضای همین نیمکتها، جزیی از درگیری بودند. نیمکتهایی که شاید بخشی از خشونت داخل زمین را هم رقم میزنند که دائماً از کنار زمین علیه داور و تصمیماتش فریاد میزنند و همین رفتار، بازیکنان را برای اعتراض و خشونت، تحریک میکند.
این فوتبال، با چند تصمیم موقت کمیته انضباطی هم اصلاح نخواهد شد. اگر عوامل درگیر شونده دربی تا پایان فصل هم محروم شوند، باز هنگام بازگشت، همین رفتارها را تکرار خواهند کرد. بازیکنان و مربیانی که جز خشم، چیزی برای ارائه ندارند و سالها باید روی فرهنگ و رفتارشان کار کنند تا بلکه بتوانند روزی معقولانه یک فوتبال را به پایان برسانند.