به گزارش کندونیوز، در مورد دو هفته اخیر باشگاه سرخها و اتفاقاتی که روی داد، بحث بسیار است و تیتروار باید گذشت. نخست، اتفاق خوبی رخ داد و یحیی گل محمدی در نشست خبری پس از بازی با اولسان گفت باید زیرساختها را ارتقا داد و عیبها را برطرف کرد و از نبود عیسی آل کثیر در دیدار پایانی هرگز گلایهای نکرد.
اما این دو هفته نشان داد همه آدمها به تنظیمات کارخانهشان بازمی گردند مگر آنکه خلافش ثابت شود. این را اول بار خود گل محمدی در بازگشت از دوحه و مصاحبه علیه مدیران باشگاه در خصوص بشار رسن نشان داد.
این بازیکن عراقی گویا قرار نیست از دهان این مربی بیفتد حال آنکه بزرگتر از این بازیکن هم در پرسپولیس بودهاند و رفتهاند؛ البته این به منظور تایید نوع رفتن رسن نیست بلکه مواجهه با وضعیت فعلی است. اینکه این مربی مدام بگوید چون بازیکنم رفته پس نباید از این تیم انتظار داشت، نقطه آغاز مسئولیتناپذیری به حساب میآید. باید به این مربی گفت هافبک خلاق عراقی از این تیم رفته و وظیفه اوست که چارهای برای وسط میدانش بیاندیشد.
افشین پیروانی، مدیر این تیم، در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به هجمههای بجا و نابجایی که به تیمش میشود، کری میخواند و خود و تیمش را برتر میبیند حال آنکه برتر بودن در دنیا، به برتر بودن حال است و نه گذشته. به قول معروف «داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است.»
پرسپولیس در بازی با نساجی قبل از اینکه از زمین ضربه بخورد - که واقعاً زمین دور از استانداردی هم بود - از ضعفهای خودش ضربه خورد. گلی که دریافت کرد و گلهایی که دریافت نکرد را بار دیگر بازبینی کنید تا پی به ضعفهای مشهود این تیم در همه خطوط ببرید.
بازیکنان این تیم، خود را خاص میدانند اما دست کم در این دو بازی نشان ندادند که نایب قهرمان آسیا هستند و گویا در زمین اینستاگرام، از قدرت بیشتری برخوردار بودند تا در زمین فوتبال.
گل محمدی چند روز قبل در اقدامی پسندیده، به نمایندگی از سوی باشگاه پرسپولیس، رهسپار یاسوج شد تا مدال خود را تقدیم به خانواده هوادار فقید، بهروز خورشیدیان، کند. این رفتار، تحسین برانگیز است.
اکنون از این مربی باید پرسید چرا در تیمش شاهد رفتارهای ناجوانمردانه هستیم. حامد لک گویی دوباره به تنظیمات کارخانه بازگشته چون وقتکشی را از سر گرفته است. البته این دروازهبان در بازی با ذوب آهن کار جدیدتری هم رو کرد. اینکه به هنگام ضربه کرنر ذوبیها، توپ را به وسط زمین انداخت تا بازی متوقف شود. همچنین بابت ضربه عبدالله حسینی که هرگز به او برخورد نکرد، اقدام به «داور فریبی» کرد و در نهایت جنجالی را به پا کرد که دو اخراجی در پی داشت. اتفاقاً دود این اخراج هم به چشم خود پرسپولیس رفت.
پرسپولیسیها بلافاصله پس از بازی از طریق مدیر رسانهای خود پستی را منتشر کردند مبنی بر اینکه جریانسازی ذوب آهن باعث توقف آنها شده است. اما گویا بیانیه ذوب آهن در نیمه نخست بازی، کارکردی نداشته و از نیمه دوم اثرگذاری آن آغاز شده است. اینگونه فرافکنیها جز به بیراهه رفتن نیست آن هم برای تیمی که هنوز آنقدر مهره ارزشمند و تاثیرگذار دارد که گل محمدی، بشار رسن را بر سر بازیکنانش نکوبد.
مربیان پرسپولیس پاسخگوی رفتارهای خود هم باشند. پاسخگوی عملکرد نا مناسب آرمان رمضانی، مهدی مهدیخانی، سعید آقایی و مهدی عبدی. پاسخگوی خود برتر بینی. پاسخگوی کری خوانیهای مجازی که تمرکز تیم را از بین میبرد. پاسخگوی شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و پاسخگوی خیلی چیزهای دیگر.
بله پرسپولیس تیم خاصی است. تیمی که در فاصله یک ماه از بلندای فوتبال آسیا به جایی رسیده که در زمین خودش هم باید بابت تساوی راضی باشد.
انتهای پیام/