سال 98 به نسبت سال قبلش(97) شرایط بهتری در حوزه سریال و توجه مخاطبان به این مهم داشت. «ستایش 3» یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون در سال 98 بود. همچنین سریال «گاندو» در ژانری متفاوت که کمتر در تلویزیون شاهد آن بودیم، با استقبال جدی مخاطبان همراه شد. علاوه بر این سریالها در شبکه 3، دو سریال طنز «زوج یا فرد» و «فوقلیسانسهها» نیز از سریالهای پرمخاطب این شبکه بودند. همینطور سریال «برادرجان» توانست پرمخاطبترین سریال ماه مبارک رمضان و نیز یکی از پرمخاطبترین سریالهای مناسبتی در سالهای اخیر شود. در شبکههای دیگر نیز البته سریالهایی که با استقبال مخاطبان مواجه شود ساخته شد. «نون،خ» سریال نوروزی شبکه یک توانست پرمخاطبترین سریال نوروز شود. بعد از «نون.خ» اما سریالهای دیگر شبکه یک در طول سال 98 با استقبال آنچنانی مواجه نشد و درصد مخاطبان عمده این سریالها به عدد 30 نیز نرسید. اگر چه سریال «بوی باران» پس از 80 قسمت پخش در تابستان و البته با انتقادهای فراوانی که به محتوای آن وارد بود توانست به 40درصد مخاطب برسد. در روزهای پایانی سال نیز سریال «سرگذشت» با اینکه جنبه اپیزودیک داشت، توانست بخشی از مخاطبان را جلب کند. «از یادها رفته» سریال ماه رمضانی شبکه یک نیز با انتقادات جدی همراه شد. در طول سال 98 «حکایتهای کمال»، «دلدار» و «بچه مهندس 2»، سریالهایی بودند که در شبکه 2 دیده شدند. شاید یکی از سوالهای مهم درباره توفیق یا عدم توفیق سریالها این باشد که چرا برخی سریالها دیده میشوند و برخی دیگر با استقبال مخاطب همراه نمیشوند؟
* افول کنداکتور سنتی شبکه یک
کنداکتور سریال شبکه یک در گذشته یکی از پرمخاطبترین زمانهای پخش سریال بود و دیگر شبکهها شاید آرزوی داشتن چنین زمانی برای پخش سریال را داشتند. پخش سریالها در ساعت 22 از شبکه یک، زمان سنتی و پرمخاطبی برای پخش سریال بود اما در سالهای گذشته با افت کیفیت سریالهای این شبکه، این کنداکتور عملا وضعیت پیشین خود را از دست داده و در بهترین حالت نمیتواند مخاطبی نزدیک به 50 درصد داشته باشد، البته جز در ایام مناسبتی و سریالهای خاص مانند پایتخت که در سالهای گذشته توانسته به عدد شگفتآوری در تعداد مخاطب دست پیدا کند. سریال «پایتخت ۵» شبکه یک سیما با 3/81 درصد توانست پرمخاطبترین سریال سال 98 شود اما این موفقیت مقطعی و محدود به پایتخت بود و پس از آن اتفاق مثبتی در این زمان مناسب پخش سریال برای شبکه یک نیفتاد.
در عین حال یکی از نامناسبترین کنداکتورهای پخش سریال متعلق به شبکه 2 بوده که از گذشته تا امروز با یک مشکل اساسی مواجه بوده است. زمان پخش سریال در این شبکه بین 2 خبر و یک برنامه ترکیبی قرار گرفته است که زمان جذابی برای پخش سریال نیست. شاید به همین دلیل است که سالهاست سریالی از این شبکه آنچنان که باید دیده نشده است. جز موارد معدود و خاص و استثنائاتی مانند سریال «پدر» که البته نگاه متفاوتی به جذب مخاطب داشت و تا حدودی در این زمینه موفق نیز عمل کرد. شاید یکی از دلایل عدم تولید سریال پرمخاطب و باکیفیت برای این شبکه نیز همین زمان نامناسب باشد که میتواند از انگیزه مخاطب بکاهد.
* ستایش، پر مخاطبترین سریال سال
شبکه 3 در عین حال که پرمخاطبترین شبکه سیماست، توانسته با تقویت کیفیت سریالهای خود، در حوزه سریال نیز عنوان پرمخاطب را از آن خود کند، به نحوی که 3 سریال پرمخاطب سال 98 هر سه از شبکه 3 پخش شدهاند. «ستایش» با 3/68 درصد، «برادر جان» با 51 درصد و «گاندو» با 44 درصد بیننده، پرمخاطبترین سریالهای سیما در سال 98 بودند که اتفاقا رضایت مخاطبان را به همراه داشتهاند. 5/79 درصد مخاطبان در حد زیاد از سریال ستایش رضایت داشتهاند. 2/86 درصد بینندگان این سریال را از نظر بازی هنرپیشهها، 8/83 درصد بینندگان، از نظر تیتراژ، 6/78 درصد از نظر آموزنده بودن، 7/77 درصد از نظرجذابیت و 2/73 درصد از نظر باورپذیر بودن شخصیتها در حد زیاد موفق دانستهاند. 9/62 درصد بینندگان هم ترتیب وقوع اتفاقات این سریال را مناسب ارزیابی کردهاند. این آمار برای بسیاری تعجببرانگیز بود و البته انتقاداتی از سوی برخی نسبت به چرایی دیده شدن این سریال وجود داشت. آنچنان که پیشتر در «وطن امروز» گفتیم، به نظر ما دیده شدن این سریال طبیعی بود. سریال ستایش به لحاظ فرم و محتوا، در رده داستانهای عامهپسند قرار میگیرد؛ داستانهایی که قرار نیست از ادبیات ویژه و پیچیدهای برخوردار باشند، بلکه قرار است به واسطه ادبیات ساده و سرگرمکننده، بخش بیشتری از مخاطبان را با خود همراه کنند. در واقع معادل چنین سریالی در فضای داستانی را میتوان مجموعه داستانهای فهیمه رحیمی دانست؛ نویسندهای که از میان 47 اثر پرفروش بعد از انقلاب، 7 اثر متعلق به او است. رحیمی در آثارش بیشتر بر موضوعاتی همچون بیان مسائل، ترسها و آرزوهای زنانه، اغراق در احساسات و توجه به مسأله جدایی تمرکز دارد و داستان «ستایش» نیز قصهای از همین جنس است. در شرایطی که مخاطب سریالهای تلویزیونی به انبوهی از سریالهای شبکه نمایش خانگی و سریالهای خارجی روز دسترسی دارد، جلب نظر 3/68 درصد مخاطبان تلویزیون اتفاقی نیست که بتوان براحتی از آن چشم پوشید، بویژه آنکه عموما این رکوردها در اختیار سریالهای مناسبتی رسانه ملی بود و این میزان قابل توجه مخاطب در مقایسه با سریالهای غیرمناسبتی سیما اتفاق تازهای به شمار میرفت.
* داستانهای عامهپسند دیده میشوند
هر چند انتقادات درستی به برخی گرههای داستانی و نکاتی فنی همچون گریم بازیگران این مجموعه در فصل سوم آن مطرح بود اما به نظر میرسد بزرگترین وجه مثبت ستایش در فصل سوم، توجه به نکاتی همچون پررنگ کردن نقش بزرگترها و ریشسفیدان در حفظ ارکان خانواده و تمرکز بر ارسال پیامهایی ارزشمند فرهنگی و اجتماعی در قالب درامی خانوادگی و جذاب و به دور از فضایی شعاری باشد. به این نکته باید شیرینتر شدن فضای کلی فصل سوم نسبت به 2 فصل قبلی این سریال را که فضایی بشدت تلخ داشت هم اضافه کرد؛ مسأله مهمی که در فضای پرتنش فعلی جامعه ایرانی، بیش از پیش به آن احساس نیاز میشود و قطعا از این نظر، فصل سوم این مجموعه متفاوتترین قطعه تکمیلکننده قصه پرفراز و نشیب ستایش بود. در کنار ستایش، برادر جان به نویسندگی سعید نعمتالله توانست پرمخاطبترین سریال مناسبتی سال شود و گاندو در ژانری متفاوت و خاص مخاطب میلیونی را پای تلویزیون بنشاند.
* گاندو، بازیابی ژانری فراموش شده
یکی از نکات با اهمیت پیرامون گاندو، ژانر آن است. تلویزیون در سالهای اخیر کمتر سراغ سوژههای امنیتی رفته و در موارد معدودی که در این رابطه کار تولید شده است، نتوانسته با اقبال مخاطبان مواجه شود. اگر چه کارهای موفقی نیز در میان آنها دیده میشود که در همین مطبوعه به تعدادی از آنها اشاره شده است. تاریخچه فعالیتهای تلویزیون نشان میدهد اگر چه تعداد سریالهای با مضمون امنیتی چندان بالا نبوده اما عمده آنها با وجود ضعفهای تکنیکی و محتوایی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. علاوه بر سریال «شبکه» با مضمون عرفانهای نوظهور که اخیرا پخش شد و مورد توجه نیز قرار گرفت، «هوش سیاه» با موضوع جرائم رایانهای از جمله سریالهایی بود که مخاطبان فراوانی برای خود فراهم کرد. «تعبیر وارونه یک رویا» نیز با محوریت مسأله هستهای و ترور دانشمندان این عرصه روی آنتن شبکه یک رفت و با توجه به اهمیت مسأله هستهای توانست اقبال مخاطبان را به دست آورد. همچنین سوژه جذاب امنیت پرواز در سریال «آسمان من» نیز مورد توجه قرار گرفت. در کنار این مجموعههای نمایشی، سریالهای دیگری نیز با مضمون امنیتی تولید شد که جذابیت موضوع و شیوه پرداخت، آنها را به آثاری پرمخاطب تبدیل کرده است. گاندو اما در سبکی خاص تولید شد و مسائل روز را در اولویت قرار داد. در همه این سالها تلویزیون به جهت تلاش برای جذب مخاطب به دنبال تولید ملودرامهای اجتماعی ارزانقیمتی بوده که برخی از آنها نیز روایتگر آسیبهای اجتماعی بودهاند؛ روایتی که بیش از اصلاح امور صرفا به دنبال بازنمایی آسیبها از تلویزیون و بازنشر آن در میان مخاطبان عمومی است. در چنین شرایطی، پروندههای امنیتی و سوژههای بکر آن میتواند دستمایه خلق سریالهایی با مضمون امنیتی شود که در ژانرهای مختلف قابل پرداخت است. موضوعات امنیتی میتواند در دل ملودرامها مطرح شود. عمده کارگردانان ایرانی ملودرام را به عنوان محوریترین ژانر برای ساخت سریالهای خود با هر مضمونی انتخاب میکنند اما هستند کارگردانانی که ژانر اکشن مانند فیلم «ماجرای نیمروز» و سریال «هوش سیاه»، ژانر کمدی مانند سریال «گسل» یا ژانر سیاسی همچون سریال «عالیجناب» و «تعبیر وارونه یک رویا» را انتخاب و ثابت کردهاند مضامین امنیتی میتواند در گونههای مختلف فیلمسازی مورد استفاده قرار گیرد. گاندو نیز از حوادث سیاسی اخیر وام گرفت و توانست مخاطبان را با فرآیندهای امنیتی نیز آشنا کند. شاید پیش از پخش گاندو این تصور از میزان مخاطب و رضایت وی از این سریال وجود نداشت اما این سریال که آنچنان نیز از ستاره بهره نمیبرد، توانست به درصد قابل قبولی از مخاطب دست پیدا کند.
در عین حال با سریالهایی که خبر ساختشان هر از گاهی مطرح میشود، چشمانداز سریالسازی تلویزیون نیز امیدوارکننده است. شبکه یک از نوروز در تلاش برای زنده کردن کنداکتور سنتی خود است و در همین راستا «پایتخت 6» و «نون.خ2» را برای ماههای اول تدارک دیده است. شبکه 3 نیز سال پرسر و صدایی در حوزه مخاطب پیش رو دارد. ساخت سریال 90 شبی «نیوجرسی» به کارگردانی جواد رضویان و سیامک انصاری، سریال ۳۰ قسمتی «دوپینگ»، «زمین گرم» به کارگردانی سعید نعمتالله، «سرباز» به کارگردانی هادی مقدمدوست و چند سریال دیگر از جمله آثاری هستند که چشمانداز سریالسازی در تلویزیون را امیدوارکننده میکنند.
انتهای پیام/#