محمدتقی حاجی موسوی: سال 91 بود که خودرو یکدفعه گران شد. همان سالی که پراید رسید به زانتیا. همان سالی که خودروهای بالای صدمیلیونی عادی شدند. همان موقع داشتم با محمد حرف میزدم که از چهارم دبستان باهم رفیق هستیم. گفت پول جمع کرده بودم که یک هیوندای آزرا بخرم. قبل از گرانیها، حدود 35 میلیون تومان بود. وقتی قیمتها یکشبه بالا رفت، با همان پول میتوانست یک پژو 405 بخرد. حالا همان پژو قیمتش به بالای 80 میلیون تومان رسیده و خودرویی مشابه آن آزرا که دیگر تولید نمیشود حدود 500 میلیون تومان قیمت دارد. محمد هنوز خودرو نخریده.
یکی از جستوجوهای ثابت هرروزه ما مردها احتمالاً این است که ببینیم قیمت خودرو چه تغییری کرده. امروز که داشتم آخرین قیمتها را نگاه میکردم، رنو ساندروی استپ وی، 224 میلیون تومان بود؛ همان خودرویی که تا یکی دو سال پیش میشد با 50 میلیون تومان خرید.
با درآمدی که الآن دارم برای خریدن یک خودروی معمولی که قیمتش صد میلیون تومان است تقریباً دو سال باید همه پولهایم را جمع کنم و هیچ خرجی نکنم. دو سال بعد اگر قیمت دلار 3 برابر نشده باشد، خودروسازان قراردادهایشان را فسخ نکرده باشند، قطعه سازان طلبهایشان را گرفته باشند و هیچچیز تغییر نکند، میتوانم یک خودرو بخرم. طبیعتاً ثابت بودن شرایط بیشتر یک رؤیاست؛ رؤیایی که مدتهاست به آن فکر میکنم. مثل مارتین لوتر کینگ که یک رؤیا داشت.
تورم چقدر است؟ کسی هست به آن پاسخ بدهد؟ دولتیها میگویند تورم همینطور در حال کاهش است. دولتیها میگویند تنها دولت تاریخ از زمان مادها تاکنون بودهاند که توانستهاند تورم را یکرقمی کنند. دولتیها میگویند رشد اقتصادی ما مثبت است و در سال فلان دورقمی هم بوده. دولتیها میگویند همهچیز خوب است. ما هم باور میکنیم. باور میکنیم که هیچچیز گران نمیشود. باور میکنیم که میتوانیم بهسادگی خانه و خودرو بخریم. باور میکنیم که همهچیز عالی است. شما را اما نمیدانم این چیزها را باور میکنید یا نه. اصلاً خود دولتیها اگر قرار بود خودرو و خانه بخرند این چیزها را باور میکردند؟ لابد میگویید آنها سالهاست این خریدهایشان را کردهاند. بله. متأسفانه نیازهای ما و دولتیها و مسئولان خیلی باهم متفاوت است. آنها مدتهاست به خانههای 576 متری عادت کردهاند.
انتهای پیام/#