محبوبیت رسانه اجتماعی اینستاگرام اگرچه فرصت مناسبی برای بهرهگیریهای تجاری نیز فراهم کرد، اما درزمینهٔ مطبوعات و سینما بستری را مهیا کرد تا برخی علاقهمندان به این دو حوزه، بدون هیچ سواد و تخصصی، خود را خبرنگار و فعال در حوزه تبلیغات فیلم جا بزنند. برخی از کسانی که امروز مثل خوره به جان سینما افتادهاند، به «نام» تبلیغات، با ارائه تعرفههای عجیب و کلان، «کام» خود را از جیبهای سینما شیرین میکنند.
امروز در اینستاگرام، با یک سرچ ساده انبوهی از صفحات با پسوند و پیشوند فیلم و سینما و اصطلاحات آن پیش رویتان ظاهر میشوند. صفحاتی که در ظاهر مدعی کار حرفهای خبری هستند، اما درواقع کاری جز تبلیغات کاذب انجام نمیدهند. درواقع رجوع به آمار فروش فیلمهایی که طی چند سال اخیر بیشتر از سایر پروژهها بودجه خود را حرام برخی از این پیجهای بیاهمیت و سودجو کردهاند، ثابت میکند این صفحات با ادمینهای تازهکار و بیتجربه و همچنین کمسوادشان نتوانستهاند تأثیر خاصی روی فرآیند موفقیت گیشه این فیلمها بگذارند.
این صفحات اینستاگرامی صرفاً به کپی پیس خبرها، پوسترها، ویدیوها و تیزرهای فیلمهای روی پرده و گاه در دستساخت آنهم اغلب با حذف منابع اصلی اخبار میپردازند و هیچگونه خلاقیت و تحلیل خبری در ارزیابی مجموعه مطالبشان به چشم نمیخورد. نهایت خلاقیت این صفحات مجازی به شیوه نشریات زرد و کمارزش، عرض تبریک تولد فلان بازیگر و بهمان سلبریتی سینمایی با تصاویری رنگووارنگ است تا بتوانند از این طریق هر چه بیشتر توجه این جماعت را به خود جلب کرده و بهواسطه دریافت نشانهای از حضور آنها در صفحاتشان همچون لایک مطالب و فالو کردن صفحاتشان، برای خود کسب اعتبار کنند.
ادمینهای اینگونه صفحات از تولید کوچکترین محتوایی در حوزه فیلم و سینما و تلویزیون عاجزند و سطح سوادشان به ضرب و تقسیم رقمهایی نامعقول ختم میشود که بهعنوان تعرفه آگهی پُست و استوری اعلام میکنند!
در صفحات اینستاگرامی برخلاف رسانههای رسمی همچون روزنامهها و خبرگزاریها نه نقد میبینیم، نه تحلیل و نه حتی گزارش یا خبری که ادمین آن را تهیهکرده باشد و حتی اگر در اندک مواردی گاهی خبری را هم بهواسطه ارتباطاتی که پیداکردهاند به دست آورده و منتشر کنند به طرز شگفتانگیزی سرشار از انواع غلطهای خبری، نگارشی، ویرایش و حتی املایی است (!) که برخلاف ادعایشان نشان از نداشتن آگاهی و سواد در حوزه خبر دارد.
البته در میان این پیج ها، هستند خبرنگاران کارکشته و خبرهای که با تکیهبر سالها تجربه کار ژورنالیستی، فعالیت در حوزه دیجیتال را هم به گستره کاریشان افزودهاند که اصلاً منظور نظر نوشته حاضر نیستند.
سؤالی که در این میان مطرح میشود، دلیل تکاپوی غیر حرفهایها برای حضور در این عرصه است و اینکه این افراد با چه هدف و انگیزهای انتشار مواد تبلیغاتی آثار سینمایی را باقیمتهای مندرآوردی گزاف در صفحات اینستاگرامی خود بهعنوان شغل انتخاب کردهاند؟ مزایای این شغل، درآمدش و بهطورکلی هدف و انگیزه آنها از حضور در این عرصه چیست؟
عکس انداختن با سلبریتیها!
یکی از جذابیتهای بسیار مهم این کار حضور در فضاها و مراسم مختلف سینمایی، ملاقات با بازیگران و حتی گاهی گرفتن عکسهای سلفی با آنان است؛ در حدی که برخی مواقع به شکلگیری ارتباطهای گستردهتر منجر میشود؛ در همین رابطه از منابع موثقی شنیدهایم که یکی از چهرههای مطرح سینما یک خانه ویلایی در یکی از گرانترین مناطق غرب تهران را در اختیار ادمین و گروه چندین نفره یکی از این صفحات قرار داده است. خانهای که با یک نگاه میتوان پی برد قیمتی چند میلیاردی دارد!
جا دارد این پرسش مطرح شود که هدف و انگیزه این بازیگر از اهدای چنین ملک میلیاردی به گردانندگان این صفحه مجازی چیست؟ آیا آن بازیگر در درآمد این صفحه اینستاگرامی شریک است؟ یا مسائل دیگری در پشت صحنه وجود دارد؟!
یک جست و جوی ساده روشن میکند سوپراستاری که مدتهاست فیلمهایش دیگر نمیفروشد، با توسل به این پیج صرفاً قصد خودنمایی و بازگشت بهروزهای اوج خود را دارد؛ غافل از اینکه با هزینه کردن بودجههای کلان برای این پیج و ادمین آماتورش، علاوه بر وارد آوردن لطمات بزرگ به سینما، خواسته یا ناخواسته به شکلگیری یک باند مغرض کمک میکند؛ افرادی که برای سینما کیسه دوخته اند بدون آنکه کمکی به اقتصاد آن کند.
از دیگر نکات قابلتوجه درباره این صفحات مجازی، درآمدهای شگفتانگیزی است که از طریق انتشار محتوای تبلیغاتی فیلمها به دست میآورند؛ قراردادهای یک تا ۱۵ میلیون تومانی برای انتشار تبلیغات یک فیلم در زمان اکران (!) رقمهایی است که صاحبان برخی از فیلمها بدون تحقیق و تنها به نیت معرفی فیلم و افزایش فروش آن به جیب گردانندگان این صفحات میریزند، اما متأسفانه در نیمه اکران درمییابند برخلاف آنچه در زمان عقد قرارداد از تأثیرگذاری این قبیل صفحات شنیده بودند، گیشه فیلمشان بههیچوجه متأثر از کار سطحی این پیجها نشده و در آستانه شکست کامل قرار دارند.
باید دید آیا تهیهکنندگان آثار سینمایی تا به حال به صورت دقیق این موضوع را بررسی کردهاند که چند نفر از طریق دیدن تبلیغاتشان در این صفحات ترغیب به دیدن فیلمها و خرید بلیت میشوند؟ یا صرفاً انتشار تبلیغات در صفحات اینستاگرامی منجر به یک رقابت پوچ و بیخاصیت و تنها به منظور پر کردن جیب ادمینهای ناشی آنها انجامیده.
در گذشته سینماگران بدون صرف هزینه و تنها از طریق انتشار خبرهای مربوط به آثارشان در رسانههای حرفهای، حضور در جلسات نقد و بررسی و گفتوگوهای تخصصی در رسانههای رسمی، اطلاعات درستی در رابطه با آثارشان را در اختیار مخاطبان قرار میدادند و علاقهمندان به سینما نیز خبرها، گفتوگوها و گزارشهایی را درباره آثار سینمایی در سایتهای خبری و روزنامهها میخواندند که رسمیت داشت.
بر این اساس میتوان به این نتیجه قابل تامل دست یافت که شاید دلیل استقبال چشم بسته شماری از اهالی سینما از صفحات اینستاگرامی این است که بدون هیچ نگاه تخصصی، اطلاعات و آگاهی لازم و بدون نگرانی از هر گونه نیاز به پاسخگویی، هر چه دلشان میخواهد، فارغ از درست یا غلط بودن، به مخاطبان ارائه می دهند. شرایطی که موجب شده میلیاردها تومان از جیب تهیهکنندهها و سرمایهگذارهایی که روابط حسنهای با ادمینهای صفحات اینستاگرامی دارند، به جیب آنان سرازیر شده است.
در این میان متضرر اصلی ماجرا معدود سینماروهایی هستند که فریب تبلیغات اینستاگرامی را میخورند و فیلمسازان و هنرمندان مستقلی که توان مالی یا ارتباطهای پشت پرده با ادمینهای صفحات مذکور را ندارند. ادمینهایی که به دلیل ذوقزدگی و ناشیگری بعضی از اهالی سینما، در کمال تعجب بعضاً موفق به حضور جلوی دوربین هم شده و نقش سیاهی لشکر را بازی کردهاند!
انتهای پیام/#