مرد همسان (Gemini man) محصولی است سردرگم از ایدهای عجیبوغریب. داستانی که از سال 1997 بین چندین کارگردان و بازیگر اصلی ردوبدل شده بود، درنهایت در دستان آنگ لی قرار گرفت. برای لی، چنین حرکتی منطقی است.
مرد همسان اثری است که تمام شاخصههای آثار لی را دارد: مباحثه میان طبیعت و مصنوعی، منزوی شدن مردی خسته و چالش فیلمسازی دیجیتال. روی کاغذ، مرد همسان میخواهد هر سه موضوع را در برگیرد ولی در عمل جز جلوههای دیجیتالیاش، حرفی برای گفتن ندارد.
شخصیت اصلی فیلم، هنری بروگن با بازی ویل اسمیت، ازجمله قاتلانی است که روزگاری توسط دولت اجیرشده بود. سکانس ابتدایی فیلم یکی از مأموریتهای اخیر هنری را نشان میدهد که میخواهد تواناییهای بروگن را نشان دهد. بهمحض آنکه هنری از مخمصه در میرود، مخمصه از گوشهای تاریک او را خفت میکند. با جزئیات حاصل از 120 فریم در ثانیه فیلم، غیرممکن است این خطر جدید را جدی نگیریم. هنری اخیراً از نگاه کردن به آیینه اجتناب میورزد. درنتیجه طبیعتاً، شکارچی او برای اولین بار در بازتاب یک آیینه دیده میشود. فیلم 45 دقیقه پس از شروع به موضوع اصلیاش میرود: اینکه قاتل هنری با خودش مو نمیزند.
فیلم پیشین لی «پیادهروی طولانی بیلی لین بین دونیمه» اولین اثری بود که از تکنولوژی فریم ریت بالا بهره میبرد. این تصمیم جاهطلبانه آن زمان چندان قانعکننده نبود و فیلم در ازای جزئیات بصری، بخش اعظمی از عمق عاطفیاش را از دست میداد. انتخاب لی؟ ساختن فیلمی اکشن پر از زدوخورد که در آن ویل اسمیت با ویل اسمیت مبارزه میکند و این بار همان تکنولوژی بازهم در مرکز توجهات قرار دارد.
از همان دقایق ابتدایی، وسواس لی در پرداخت به جزئیات بصری بهقدری بیننده را مات و مبهوت کرده که بیشتر حواس مخاطبش را پرت میکند. اینکه بتوانید تعداد موهای روی ساعد ویل اسمیت را بشمارید، رقص جرقههای آتش را ببینید و حرکت مگسی در هوا را ردیابی کنید، همگی ویژگیهای اساسی فیلم هستند؛ اما بهمحض آنکه لی تواناییاش در استفاده از این تکنولوژی را نشان میدهد (که کم هم نیست) تمرکز روی شخصیتها و احساساتشان بسیار سخت میشود.
به عبارتی در این چندگانگی، هر روی مرد همسان مبهم و گنگتر میشود؛ بهعبارتدیگر آنجایی که مرد همسان شکست میخورد فیلمنامه است. وقتی تأثیر شوک اولیه فرومیریزد، تمام تنش فیلم رنگ میبازد و مکالمات بهجای ردوبدل شدن واژگان مهم بین شخصیتها تبدیل میشوند به موانعی شکننده و ضعیف که فیلم بهسرعت آنها را خرد میکند. همهچیز در خدمت تصویر است؛ همانطور که جونیور در کشمکش برای تکامل است، مرد همسان در تبدیلشدن به فیلمی سینمایی شکست میخورد و تبدیل میشود به آزمایشی علمی که تکنولوژی شگفتانگیزی پشت آن نهفته اما هیچ قلب و روحی ندارد.
در ادامه مصاحبهای با ویل اسمیت و دیگر عوامل فیلم مرد همسان را مشاهده خواهید کرد: