به گزارش کندو نیوز، پژمان منتظری مدافع باتجربه استقلال تهران و تیم ملی فوتبال ایران که دوست داشت سالهای آخر فوتبالش را در استقلال سپری کند، در تصمیمی از هردوی این تیمها خداحافظی کرد.
منتظری سال گذشته یکی از خوبهای تیم استقلال تهران بود و انتظار داشت با توجه به سابقهاش جزو اولین نفراتی باشد که قراردادش تمدید میشود، اما این اتفاق تا این لحظه نیفتاده تا او تصمیم به خداحافظی بگیرد.
امیرحسین فتحی مدیرعامل استقلال تهران پنج روز پیش در گفتگو با خبر کانال سه تلویزیون، درباره پژمان منتظری گفته بود: منتظری هنوز به تهران بازنگشته است. البته دقیقاً زمان پرواز را نمیدانم اما در بازگشت با او صحبت میکنم.
واکنش فدراسیون فوتبال به خداحافظی پژمان منتظری
امیرمهدی علوی، سخنگوی فدراسیون فوتبال درباره اعلام پژمان منتظری، مدافع باسابقه تیم ملی برای خداحافظی از جمع ملیپوشان عنوان کرد:
پژمان منتظری چهره ارزشمند و نام بزرگی برای فوتبال ملی محسوب میشود که شایستگیها و فداکاریهایش هرگز از اذهان علاقهمندان به فوتبال نخواهد رفت. حضور مستمر او در سالیان متمادی با پیراهن مقدس تیم ملی و تعهد این بازیکن در میدانهای بزرگ میتواند الگویی برای نسلهای آینده باشد.
سرپرست تیم ملی بزرگسالان، کادر فنی و ملیپوشان باافتخار اردوی اخیر تیم ملی برای بازیهای دوستانه مقابل سوریه و کره جنوبی را در کنار پژمان عزیز سپری کردند. البته پیش از آغاز این اردو، وی خواهان خداحافظی شد که سرمربی تیم ملی و کادر فنی تیم ملی با این موضوع مخالفت کردند و خواستند تا این بازیکن در این اردوها همراه تیم ملی باشد. بر این اساس، منتظری در دیدار با سوریه و کره جنوبی بهعنوان یک چهره باتجربه و مؤثر در کنار ملیپوشان بود و تا آخرین لحظه مسئولیت خود را به بهترین شکل انجام داد.
در برنامهریزی جدید صورت گرفته از سوی فدراسیون فوتبال، برای هر بازیکنی که از تیم ملی خداحافظی میکند برنامه خداحافظی پیشبینی خواهد شد. بدون شک، پژمان عزیز را همچنان ملیپوش میدانیم. فدراسیون فوتبال امیدوار است وی در ادامه مسیر زندگی ورزشیاش هم موفق باشد و فوتبال کشور همچنان از شایستگیهای منتظری بهرهمند شود.
پژمان منتظری و وینفرد شفر
پژمان منتظری امروز در گفتگو با «ورزش 3» گفته است:
**حرف نمیزدم، یکعمر خودخوری میکردم
من همیشه در زندگیام خط قرمزهایی برای خودم دارم. فکر میکنم 15 سال است که خط قرمزهایم را نگه داشتم. من اتفاقات مختلفی را در این مدت تجربه کردم اما خط قرمزهایم را رعایت کردم. اینکه در فضای مجازی کمتر حضورداشته باشم و نامم در حواشی دیده نشود. به همین خاطر خیلی کم مصاحبه کردهام؛ در یک ماه آخر حضورم در استقلال اما اتفاقاتی افتاد که مجبور شدم بعد از 15 سال خط قرمزهایم را کنار بگذارم و صحبتهایی را انجام بدهم. قطعاً خودم بیشتر از همه اذیت شدم اما اگر آن کار را نمیکردم، یکعمر خودخوری میکردم.
**میتوانستند بگویند نگران تمدید قرارداد پژمان نباشید
مردم و هواداران استقلال طی روزهای گذشته بسیار به من محبت داشتند و بابت وضعیتم با این تیم ابراز نگرانی کردند؛ مثلاً من بازیکن بزرگ این تیم و کاپیتان استقلال بودم. آقایان در استقلال میتوانستند مصاحبه کنند و بگویند مردم نگران تمدید قرارداد با پژمان نباشند و این حداقل کاری بود که میتوانستند انجام بدهند اما این اتفاق نیفتاد.
**حاضر بودم قرارداد سفید امضا کنم
من یکچیزی را واضح و شفاف بیان میکنم. من حاضر بودم قرارداد سفید به معنای واقعی نه اینکه شواف باشد و بعد در آن مبلغ نوشته شود امضا کنم. این کار را میکردم که هم برای وجهه خودم خوب بود و هم استارتی برای تمدید قراردادها برای فصل بعد میشد؛ اما متأسفانه هیچکس با من صحبتی انجام نداد.
**نمیدانم چرا تمدید قراردادها را به پایان فصل موکول کردند
برای من بسیار عجیب بود که تا بازی با العین در روز آخر فصل با هیچ بازیکنی برای تمدید قرارداد صحبتی نشده بود. من خودم خیلی مشکل داشتم و مخالف بودم که تمدیدیها انجام نمیشود. حتی دو بار با آقای خطیر صحبت کردم که وضعیت تمدید قراردادها را زودتر مشخص کنید. بعد از 45 دقیقه به این نتیجه رسیدیم که حتماً قبل از پایان فصل تمدیدیهای باشگاه مشخص و اقدام شود؛ اما نمیدانم استراتژی باشگاه چه بود که تا بعد از بازی با العین صبر کردند و همان روز شروع به تمدید قرارداد کردند. آن روز با سید حسین حسینی، وریا غفوری و علی کریمی وارد مذاکره شدند و جالب اینکه آن روز هم هیچ صحبتی با من نشد.
**نمیخواستند با من تمدید قرارداد کنند
شما میتوانید اخبار و مصاحبههای آقایان را جستوجو کنید و ببینید که هیچ نامی از من درباره تمدید قراردادم آورده نشده است. تا قبل از اردوی تیم ملی تمام ارکان باشگاه دو، سه بار مصاحبه کردند اما یکبار نامی از پژمان در این صحبتها نشد. مدام یا حسینی، یا وریا و یا علی کریمی نامشان برده شد. البته حسادت نمیکنم چون آنها هم دوستان خوب من هستند. میخواهم بگویم شواهد نشان میداد که نمیخواهند با من تمدید قرارداد کنند.
** 10، 12 روز خواب و خوراک نداشتم
اگر دنبال این بودند که با من تمدید کنند، تماس کوچکی میگرفتند و میگفتند شما با ما هستی، بزرگ ما هستی و میدانیم مشکلی برای تمدید قرارداد نداری. با همین تلفن همهچیز حل میشد. اگر این اتفاق میافتاد من دیگر هرروز تا 4 و 5 صبح درگیری ذهنی نداشتم. 10، 12 روز نه درست خوابیدم، نه درست غذا خوردم. زندگی شخصیام مدام بههمریخته بود. احساس میکردم شخصیتم لگدمال میشود و باید تصمیمی میگرفتم. به همین خاطر آن پست اینستاگرامی را گذاشتم.
**آرزویم بود یک سال دیگر در خدمت استقلال باشم
وقتی آن پست را منتشر کردم، آن لحظه تصمیم به ترک باشگاه استقلال گرفتم. باشگاهی که با تمام وجود دوستش دارم و آرزویم بود یک سال دیگر خدمت این تیم باشم، اما این اتفاق نیفتاد تا حداقل شبها بتوانم راحت بخوابم.
**مطمئن هستم که مجیدی دوست داشت من بمانم
در این مدت حرفوحدیثهای زیادی مطرحشده و سؤالات زیادی به وجود آمده است. برخی گفتند آقایان شفر و مجیدی مرا نمیخواستند. اتفاقاً شفر میخواست قرارداد من تمدید شود. آقا فرهاد هم از روزی که به استقلال آمد و به خانهاش برگشت من جز احترام چیز دیگری از او ندیدم. همیشه با من مشورت میکرد و احترامم را نگه میداشت. من مطمئن هستم که مجیدی هم دوست داشت قراردادم تمدید شود.
**قابلهضم نیست که آخرین نفر به من زنگ بزنند
تصمیم به خداحافظی از استقلال برای من تصمیم سختی بود. برای اینکه بتوانم احترام خودم را نگهدارم اما باید این تصمیم را میگرفتم. شما میدانید که طی یک ماه و نیم گذشته باشگاه مدام دنبال تمدید قراردادها است و تا حدودی بازیکنان ورودیاش را نیز گرفته و قراردادها را امضا کرده است. اتفاقاً دفاع وسط هم جذب کردند. اینکه آخرین نفر به من زنگ بزنند، برایم قابلهضم نیست. نمیخواهم بزرگی باشگاه را زیر سؤال ببرم اما احترامم نگهداشته نشد.
**اگر الآن این اتفاق نمیافتاد، وسط فصل میافتاد
اینکه من در استقلال سالها بازی کردم، فقط یک دلیل داشت. روزی که به استقلال آمدم 23 سال داشتم و آن زمان فقط برای بازارگرمی به دفتر باشگاه استقلال رفتم. میخواستم بازارگرمی کنم و با یکی از دو تیم سپاهان و سایپا قرارداد ببندم، ولی آقایان فتحالله زاده و امیری و مرحوم ناصر خان حجازی بهقدری احترام به من گذاشتند که تصمیم گرفتم قرارداد ببندم. این احترام احساس خوبی به من داد اما الآن برعکس آن روز است. هیچ احترامی وجود ندارد و بهتراست دیگر بیشتر از این شخصیت من زیر سؤال نرود. اگر الآن این اتفاق نمیافتاد، ممکن بود در طول فصل با اولین مصاحبهام بیفتد که مشکلات بعدی پیش بیاید. پس چهبهتر که الآن رخ بدهد.
**فتحی به خود من گفت که روزبه چشمی را نمیخواهد
آقای فتحی بعدازآنکه من پست اینستاگرامی منتشر کردم در مصاحبهای گفته بود که با خیلی از بازیکنان مثل روزبه چشمی همصحبتی نکردهایم. جالب است که در مذاکره آخر با آقای فتحی که در هتل صحبت میکردیم او به من اعلام کرد روزبه چشمی را نمیخواهند. 20 دقیقه باهم بحث کردیم که روزبه سرمایه استقلال است و برچسب ملی روی او است و شما نباید به خاطر اینکه نتوانستید اخلاقش را کنترل کنید اینطور رفتار کنید. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که از روزبه درست استفاده شود چون بازیکن باکیفیتی است اما بازهم به رویه قبل برگشتند و او را از دست دادند.
**آقای فتحی! من کاپیتان شما بودم
نکته بعدی اینکه او گفت با پژمان هم مثل روزبه صحبتی نکردیم، درحالیکه شرایط من با روزبه فرق میکند. من کاپیتان شما بودم. شما روزبه را نمیخواستید، پس مرا هم نمیخواستید!
**با فشار مردم به من زنگ زدند
الآن هم که آخرین نفر به من زنگ زدند و مصاحبه کردند که وقتی پژمان از سفر برگردد با او صحبت میکنیم دلیلش این است که فکر نمیکردند مردم اینقدر فشار بیاورند. با فشار مردم مجبور شدهاند زنگ بزنند که اگر اینطور نمیشد تماسی هم برقرار نمیکردند.
**جرئت نداشتند بگویند مرا نمیخواهند
من به این نتیجه رسیدهام که آقایان دوست نداشتند با من ادامه بدهند اما جرئت گفتنش را به مردم نداشتند. به خاطر همین این ماجرا اینقدر طول کشید. این مسئله اما واقعاً خطرناک است. واقعاً هیچ تعادلی میان رفتارهای مدیران استقلال وجود ندارد. شما ببینید چه برخوردی با وریا کردند. او سال آینده کاپیتان اول تیم میشود اما با این مصاحبهای که کردند شخصیت بازیکن خودشان را زیر سؤال بردند.
**پاتوسی نگران بود که کسی با او حرف نزده است
من خودم منتظر بودم که قراردادم تمدید شود اما با وریا، سید حسین و حتی پاتوسی صحبت میکردم و آرامشان میکردم که با آنها تماس میگیرند. به آنها گفتم نباید بهجز استقلال بهجای دیگری فکر کنند. آخرین بار که با پاتوسی حرف زدم نگران بود و میگفت کسی با من حرفی نزده. من به او اطمینان دادم که باشگاه کارهای تمدید قراردادش را انجام میدهد و خیالش راحت شد. بازیکن وقتی با ذهن مشغول به تعطیلات برود از آن تعطیلات لذت نمیبرد.
**وریا فکر میکرد باشگاه او را نمیخواهد!
من شرایط باشگاه را نگاه میکنم و دوست دارم برای سؤالاتی که در ذهنم وجود دارد، جوابی پیدا کنم. اینکه چرا تمدید قراردادها را به آخر فصل موکول کردند؟ شما ببینید از بین بازیکنانی که در اردوی تیم ملی بودند، 4 بازیکن استقلال فقط بازیکن آزاد بودند. شما نمیدانید به این نفرات در اردو چه میگذرد. وریا غفوری نای تمرین کردن نداشت. بهقدری ذهنش مشغول بود که فکر میکرد باشگاه او را نمیخواهد!
**وریا و حسینی میخواستند بمانند اما...
من با وریا غفوری صحبت کردم و تلاش زیادی انجام دادم تا آرامش کنم. او خودش میخواست در استقلال بماند و به این نتیجه رسید که در جای دیگری نمیتواند بازی کند. حسینی را هم مدتی است ندیدم اما مطمئناً میماند و برای استقلال بازی میکند؛ اما شما میبینید که چهحرفهایی دربارهشان میزنند. جالب است که همه اخبار تیم به بیرون درز میکند و آقای فتحی نیز هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد!
**چرا فتحی عکسالعملی درباره درز اخبار نشان نمیدهد؟
میخواهم خاطرهای برای شما تعریف کنم. یکبار آقای کی روش در اردوی تیم ملی اعلام کرد که فلان خبر تحت هر شرایطی نباید به بیرون از اردو درز کند. یک نفر اشتباهاً خبر را به بیرون داد اما آنقدر موضوع را دنبال کردند که همانجا ختم شد و فهمیدند اشتباه بوده است. کی روش برای این موضوع همه کار کرد اما الآن در استقلال اخبار باشگاه خیلی راحت به رسانهها و فضای مجازی میرسد. من چنین وضعیتی را در هیچ تیمی در دوران فوتبالم ندیدم.
**آقایان در خواب هستند
قبل از بازی با الهلال یک خبر به بیرون درز کرد و گفتند آقای شفر دست خطیر را رد کرده است. من خودم واسطه شدم که آنها آشتی کنند؛ اما یکچیز جالب بود. فقط من، شفر، خطیر، علی کریمی و فتحی در آن صحنه حضور داشتیم که شفر دست آقای خطیر را رد کرد. کلاً 5 نفر بودیم، چه کسی آن خبر را به بیرون داد؟ من با خطیر تماس گرفتم و گفتم این اتفاقات زشت است که اخبار استقلال بهراحتی به بیرون میرود، اما شما میبینید که فایل صوتی و قراردادهای محرمانه و ... در فضای مجازی منتشر میشود و آقایان در خواب هستند.
**یکی دو سال سر خودم را گرم میکنم و خداحافظ
مطمئناً سؤالی که الآن ذهن همه را درگیر میکند این است که من سال آینده در کجا بازی خواهم کرد. تا الآن من با هیچ تیمی حتی یک کلمه همصحبتی نکردم. بهقدری ذهنم درگیر بود که 4، 5 روز بعد از اردوی تیم ملی خواستم فقط استراحت کنم. حتی موبایلهایم را خاموش کردم و 3، 4 روز پیش تلفن را باز کردم. دیدم آقای فتحی دو روز پیش با من تماس گرفته بود؛ یعنی درست یک ماه بعد از پایان لیگ. خیلیها تماس گرفته بودند و من جواب هیچکس را ندادم. بااینحال مطمئناً سعی میکنم پیشنهاد خوبی را برگزینم. میخواهم جایی بهدوراز حواشی یکی دو سال آخر فوتبالم سر خودم را گرمکنم و فوتبال را به پایان برسانم.
**اگر شد به خارج از کشور میروم، اگرنه تصمیم خوبی میگیرم
شما هیچ تصوری از مسائلی که در ذهن من میگذرد ندارید. من در این مدت به چیزهایی فکر کردم که فکرش را هم نمیکنید. من یک فوتبالیست 35، 36 ساله هستم و نمیشود سن را در فوتبال کتمان کرد. روزبهروز به خط پایان نزدیک میشوم و حداقل کاری که میتوانم در حق خودم بکنم این است که احترام خودم را نگهدارم و دوباره به خط قرمزهایی که توجه میکردم، برگردم. فقط بتوانم یکی، دو سال بهدوراز حواشی فوتبال بازی کنم. امیدوارم تصمیمی خوب بگیرم. اگر شد حتی شده با کمترین پول خارج از ایران باشم و اگر هم نشد تصمیم جدید میگیرم و مردم را در جریان میگذارم.
**میخواستم بعد از جامملتها خداحافظی کنم اما...
من بسیار دوست داشتم جامملتهای آسیا با قهرمانی تیم ایران تمام شود و از فوتبال ملی خداحافظی کنم. تصمیمم قطعی بود اما در جامملتها قهرمانی حاصل نشد. بعد از آمدن آقای ویلموتس او تصمیم گرفت تمام بازیکنان اردوی آخر را دعوت کند. من خودم توقع نداشتم در لیست باشم و برایم سورپرایز بود که دعوت شدم. با آن مشکل نیز درگیر بودم و با وحید هاشمیان و آقای ساکت ارتباط زیادی گرفتم. بازی کردن در تیم ملی افتخار بزرگی برای من بوده اما توضیح دادم که جوانهای خوبی هستند که توانستهاند جایگزین شوند. من دیگر چیز جدیدی برای ارائه دادن ندارم و میخواستم در این اردو هم نباشم اما تصمیم بر این شد که در اردوی آخر باشم و من نیز به این مسئله احترام گذاشتم.
**بازی در تیم ملی دیگر برایم کافی است
از ویلموتس که یک مربی بزرگ است بسیار تشکر میکنم که مرا دعوت کرد اما احساس میکنم که دیگر تیم ملی برای من کافی است. خداحافظی از تیم ملی برای بازیکنهای بزرگتر من نیز غریبانه اتفاق افتاد اما تصمیمم جدی است و با خانوادهام نیز مشورت کردم. میخواستم بعد از جامملتها بروم که همان زمان هم دیر بود. حالا اما این تصمیم را اجرایی میکنم.
خداحافظی همیشه تلخ است
خداحافظی در هر شرایطی برای فوتبالیستها تلخ است. جایی که یکعمر در آن وقت گذاشتی را باید ترک کنی و این دردناک است؛ اما باید روزی این اتفاقات میافتاد و الآن هم رخداده است.
پژمان منتظری دو هفته پیش در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
خیلی دوست داشتم که میتوانستم کاری کنم که همیشه شماها رو خوشحال ببینم ولی متأسفانه به علت مشکلات زیادی که وجود داشت این اتفاق عملی نشد در مورد مشکلات صحبت کردن خستهکننده شده؛ صحبتی که الآن دارم در مورد خودم است.
من باشگاه استقلال قرارداد ندارم حق باشگاه هست که بازیکنانش رو انتخاب کند، تقریباً باشگاه هرچند خیلی دیر ولی بالاخره شروع به صحبت با بازیکنانی که قرارداد نداشتند رو ۲ هفته پیش بعد از آخرین بازی استقلال شروع کرد.
که تا این لحظه با من حتی یک پیام ساده هم نفرستادند. برخلاف میل باطنی ادامه همکاری وجود ندارد، تو این ۲ هفته بهغیراز خودخوری کاری نمیتوانستم انجام بدهم، این صحبتها رو هم نکردم که بخواهم فشاری به باشگاه بیارم، چون به این نتیجه رسیدم واقعاً آخر خط هستم، بازی کردن در تیم بزرگ استقلال همیشه باعث افتخار بوده. با آقای فتحی عزیز صحبت زیاد دارم و کلی سؤالات بیجواب که بعد از اردوی تیم ملی سؤالات رو میپرسم.
امیدوارم که نقابها زود برداشته شود، یاحق.
انتهای پیام/#