35.0
کد خبر: 2593     15:36 1398/01/04

عمو پورنگ در آزمون منوچهر نوذری رد شد

عمو پورنگ در آزمون منوچهر نوذری رد شد

داریوش فرضیایی، مجری و بازیگر برنامه های کودک

ما آن زمان نمی‌توانستیم مثل بچه‌های الآن برای مجری موردعلاقه خود کامنت بگذاریم و بگوییم من خیلی دوستتان دارم کاری که اکنون به‌راحتی انجام می‌شود و حتی فرد به خود اجازه می‌دهد به‌راحتی توهین کند. طبیعتاً وقتی این‌قدر همه‌چیز در دسترس است دیگر رؤیایی باقی نمی‌ماند.

like news3
    
like news0

به گزارش کندو نیوز، داریوش فرضیایی یا «عمو پورنگ» خاطراتی از دوران کودکی و نخستین تلاش‌هایش برای ورود به تلویزیون را روایت و کار امروزش را تحقق رؤیاهای کودکی‌اش توصیف کرد.

 

عمو پورنگ که بعد‌ها نام اصلی‌اش یعنی داریوش فرضیایی هم به شهرت رسید، در این‌یکی دو دهه برنامه‌های مختلف تولیدی و زنده در تلویزیون داشت و سال‌ها به همراه مسلم آقاجانزاده تهیه‌کننده، احمد درویشعلی‌پور کارگردان و محمد درویشعلی‌پور نویسنده تیمی قوی را تشکیل داده‌اند. تیمی که این چند سال با «محله گل‌وبلبل» در شبکه دو سیما مهمان‌خانه‌ها شدند و از کوچک و بزرگ و حتی کهن‌سال‌ها پای آن نشستند. «بالش‌ها» تازه‌ترین محصول این تیم هم که در سال ۹۷ ویژه شبکه نمایش خانگی تولید شد، این شب‌ها به‌عنوان یکی از برنامه‌های ویژه نوروز از آنتن شبکه دو سیما در حال پخش است.

 

بخش‌هایی از گفتگو با داریوش فرضیایی را مرور می‌کنیم.

 

کمی از ورودتان به تلویزیون بگویید. خاطره‌ای را چند بار از تست دادن خود نزد منوچهر نوذری تعریف کرده‌اید، اما هیچ گاه نگفتید که چرا ایشان شما را رد کرد و چه دلایلی داشت که اجرایتان را دوست نداشت؟

 

آن زمان منوچهر نوذری در برنامه «صبح جمعه با شما» حضور داشت و من هم دوست داشتم به رادیو بروم و در این برنامه فعالیت کنم. در سال ۷۴ یک روز آقای نوذری برای اجرا تست می‌گرفت که من هم رفتم. زمانی که نوبت من شد داخل اتاق رفتم. همان ابتدای سلام و احوالپرسی به من گفت بفرمایید بیرون! بعدازاینکه کمی فکر کردم فهمیدم در نزده و رفته بودم داخل!

 

همان موقع بعد از دقایقی دوباره در زدم و رفتم داخل که این بار سر ایشان پایین بود و در حدود چند دقیقه اصلاً نگاهم نکرد. آن لحظات برایم بسیار سخت بود. من در مقابل فرد محبوب و مشهوری بودم که برنامه‌های رادیویی و تلویزیون را اجرا می‌کرد و همان زمان مجری «مسابقه هفته» بود و همه این‌ها باعث می‌شد که اعتمادبه‌نفس خود را از دست بدهم. من در آن سکوت چنددقیقه‌ای مرگ را جلوی چشمان خود دیدم، نه می‌توانستم بیرون بروم و نه می‌توانستم بنشینم و هیچ کار دیگری نمی‌توانستم انجام دهم.

 

 

منوچهر نوذری گفت :«آخ من عاشق این پدرسوخته‌ام، وقتی بالا و پایین می‌پرد من دیوانه می‌شوم»

 

خیلی سخت بود و بعدازآن دقایق آقای نوذری سؤال پرسید که چه کسی معرفی‌ات کرد و من توضیح دادم و بعد گفت حالا برو بیرون که من توضیح دادم من برای این کار حرف دارم. من بیرون رفتم و دقایقی روی یک صندلی همان‌جا نشستم که فردی جلوی من آمد و به من روزنامه‌ای داد که متن سختی در آن نوشته‌شده بود و از من خواست آن متن را بخوانم. من آن را خواندم و آن فرد به من گفت ۱۰ روز دیگر به رادیو بروم که به‌عنوان مهمان دعوت‌شده بودم. روزی بود که دوباره خود آقای نوذری بود و در کنار او هنرمندان دیگری هم ازجمله حسین عرفانی، شهلا ناظریان، ژاله صادقیان و… هم بودند.

 

مرا این‌گونه معرفی کردند که ادعا دارم که می‌توانم تقلیدی بر همه صدا‌ها داشته باشم. من هم سناریویی در ذهنم چیده بودم که صدا‌هایی از محمود شهریاری که آن زمان مسابقه «بخوربخور» را داشت تا سریال‌های «اوشین» و دیگر شخصیت‌ها را همه در این سناریو آوردم و بعد از اجرای من همه دست زدند و بعد یک ماه دیگر برای اجرا در رادیو دعوت شدم


 و بعد سال ۸۴ هم به برنامه «صندلی داغ» با اجرای خود منوچهر نوذری دعوت شدید. شما را به یاد داشت؟


فکر نمی‌کنم، خود من هم یادآوری نکردم. زمانی که من را دعوت کردند که به برنامه بروم، چندین بار با من تماس گرفتند که به آن‌ها می‌گفتم من نمی‌آیم، چون می‌ترسم (می‌خندد) و عوامل برنامه گفتند که خود آقای نوذری اصرار داشته است که من به برنامه بروم و خیلی مرا دوست دارد.

 

خاطرم هست وقتی آن سال با او رو به رو شدم گفت «آخ من عاشق این پدرسوخته‌ام، وقتی بالا و پایین می‌پرد من دیوانه می‌شوم» من بعد از مواجهه با او، رفتم که دستش را ببوسم که اجازه نداد و پرسید چرا؟ که گفتم به گردن ما حق دارید که جواب داد «نه. نه... خودت هنرمندی، ولی این‌ها دلیل نمی‌شود که زمان گفتگو اذیتت نکنم» (می‌خندد)

 

تلویزیون آن زمان برای همه ما جایگاه داشت و به نظرم خیلی مورد اعتماد بود، ولی اکنون این‌قدر همه‌چیز سهل‌الوصول شده است که بچه‌ها کمتر درباره آن رؤیا دارند

 

نکته‌ای درباره ترس از منوچهر نوذری گفتید، شاید خیلی از بچه‌های دهه ۵۰ و ۶۰ کمتر اعتمادبه‌نفس داشتند، اما رؤیاهای بزرگی داشتند برخلاف بچه‌های دهه ۸۰ و ۹۰ که اعتمادبه‌نفس بالایی دارند، اما آیا رؤیاهایشان هم به همین اندازه بزرگ است؟

 

بچه‌های الآن رؤیا ندارند. آن زمان برای ما خیلی چیز‌ها مهم بود مثلاً احترام به پدر و مادر و یا معلم خیلی زیاد بود. معلم جایگاه و ابهتی داشت که برای آن احترام قائل می‌شدیم و یا مجریانی مثل خانم رضایی و یا خانم خامنه جایگاه خاصی داشتند و هنوز هم دارند و اصلاً تلویزیون برای همه ما جایگاه داشت و به نظرم خیلی مورد اعتماد بود، ولی اکنون این‌قدر همه‌چیز سهل‌الوصول شده است که بچه‌ها کمتر درباره آن رؤیا دارند.

 

ما آن زمان نمی‌توانستیم مثل بچه‌های الآن برای مجری موردعلاقه خود کامنت بگذاریم و بگوییم من خیلی دوستتان دارم کاری که اکنون به‌راحتی انجام می‌شود و حتی فرد به خود اجازه می‌دهد به‌راحتی توهین کند. طبیعتاً وقتی این‌قدر همه‌چیز در دسترس است دیگر رؤیایی باقی نمی‌ماند.

 

من خاطرم هست کارتونی می‌دیدم به نام «جزیره اسرارآمیز» که همیشه رؤیایم این بود که بالن داشته باشم و به دنیا سفر کنم، اما اکنون در کدام‌یک از آثار ما رؤیاپردازی می‌شود. من دوست خیالی داشتم و با خیلی از رؤیاهایم زندگی می‌کردم و فکر می‌کنم امروز بچه‌ها کمتر می‌توانند رؤیاپردازی کنند.

 


انتهای پیام/#

Source: mehrnews.com
حالِ خوبِ داریوش فرضیایی / فرضیایی: شهرت کیلویی چند؟ (ویدئو)

حالِ خوبِ داریوش فرضیایی / فرضیایی: شهرت کیلویی چند؟ (ویدئو)

داریوش فرضیایی: قشنگترین اتفاق روزانه من در زندگی دیدن آدمای ساده و دوست داشتنی کوچه و خیابون هست که بیشترین انرژی رو بهم می بخشند، شهرت کیلویی چند !!

عموپورنگ: الکی می‌خندیم تا بچه‌های معصوم شاد بشن/ به داد مردم برسید نگذارید بیشتر تلف شوند

عموپورنگ: الکی می‌خندیم تا بچه‌های معصوم شاد بشن/ به داد مردم برسید نگذارید بیشتر تلف شوند

داریوش فرضیایی با اشاره به غم بزرگی که کرونا و کمبودهای موجود بر دل مردم نهاده است، گفت: هرکسی تو هر جایگاهی هست قسمش می‌دم به جان‌عزیزانش نگذارید مردم این‌طوری تلف بشن به خدا دیگه دل‌ودماغی برامون نمونده.

تصویر گریم نعیمه نظام‌دوست بازیگر جدید «کلبه عموپورنگ»

تصویر گریم نعیمه نظام‌دوست بازیگر جدید «کلبه عموپورنگ»

نعیمه نظام‌دوست پس از همکاری در مجموعه‌های «محله گل و بلبل» و «بچه محل» این بار به «کلبه عمو پورنگ» پیوست.

 عوامل «کلبه عمو پورنگ» به کرونا مبتلا شده‌اند/هیچ کدام از ما هنوز واکسن نزدیم

عوامل «کلبه عمو پورنگ» به کرونا مبتلا شده‌اند/هیچ کدام از ما هنوز واکسن نزدیم

تهیه‌کننده مجموعه تلویزیونی «کلبه عموپورنگ» گفت: ما در کلبه عموپورنگ با تیم تقریبا ۱۲۰ نفره کار می‌کنیم و در این شرایط این تعداد قطعا خطرناک است و ما تمام سعی‌مان را می‌کنیم که کسی دیگر دچار کرونا نشود و برنامه هم سر موعد به پخش برسد. امیدوارم با واکسینه شدن عوامل پروژه‌ها از شیوع کرونا جلوگیری کنیم.

گروه عموپورنگ از تلویزیون می‌روند؟!

گروه عموپورنگ از تلویزیون می‌روند؟!

سریال‌ بدقولی‌های تلویزیون برای پخشِ سریال و مجموعه‌های نمایشی ادامه دارد. وقتی خبر پخش سریال، برنامه و یا مجموعه نمایشی از طریق رسانه‌ها منتشر می‌شود اما روی آنتن دیده نمی‌شود!

پشت صحنه برنامه «کلبه عمو پورنگ» /داروش فرضیایی: ببخشید که نمیتونم جلوی خنده ام رو بگیرم

پشت صحنه برنامه «کلبه عمو پورنگ» /داروش فرضیایی: ببخشید که نمیتونم جلوی خنده ام رو بگیرم

داریوش فرضیایی با انتشار ویدئویی از پشت صحنه «کلبه عمو پورنگ» نوشت: ببخشید که گاهی وقتا نمیتونم جلوی خنده ام رو بگیرم!

capcha
پر بحث ها ...