به گزارش کندو نیوز، نشست خبری فیلم «سونامی» بهانهای بود برای چالشی نیابتی میان دو سوپراستار سینمای ایران - بهرام رادان و محمدرضا گلزار؛ پرسش تند رسانه نزدیک به یکی از دیگری و پاسخ تندتر او به این پرسش.
جایگاه امروز دوستاره گیشه دهه قبل!
سوپراستارهای سالهای دهه ۸۰ که حالا وارد دهه پنجم زندگی شدهاند، از عصر نقشهای قهرمانهای فیلمهای پسر و دختری گذر کرده و کمکم در حال از دست دادن نقشهایی هستند که به خاطر کاراکتر فیزیکیشان به دست میآوردند.
رادان امسال هم سه فیلم در جشنواره فیلم فجر داشت؛ «ایده اصلی»، «سونامی» و «آشفتهگی»؛ فیلمهایی که بیشتر از جنس فیلمهای سینمای بدنه هستند و اگرچه در بخش مسابقه جشنواره حضور دارند اما بعید است بتوان خیلی به جایزه برای این ستاره امید داشت. در سینمایی که حالا ستارههایی چون هوتن شکیبا در «وقتی که ماه کامل شد» و نوید محمدزاده در دو فیلم «سرخپوست» و «متری شش و نیم » در آن خوش درخشیدهاند و ستایش منتقدان سختگیری چون فراستی، افخمی و بزرگان نشریه فیلم را برانگیختهاند و بازیهای فوقالعاده علی نصیریان، بابک حمیدیان و صابر ابر در «مسخرهباز» که همه را شگفتزده کرده است، تقریباً شانسی برای یکی مثل رادان در این جشنواره نمیگذارد. او دیگر آن جوان «شمعی در باد» نیست که هیئتداوران بخواهد برای تشویقش به تغییر سبک، برایش سیمرغ در نظر بگیرند یا بازی در فیلم درخشانی چون «سنتوری» او را به فجر نیاورده پس یک حضور عادی را تجربه کرده است.
البته او در بیزینس سینما مانده اما رقیب دیرین یعنی گلزار مدتی است که اصلاً فیلمی روی پرده ندارد و فعلاً آمده در تلویزیون و مسابقه «برنده باش» اجرا میکند؛ مسابقهای پر از حرفوحدیث و کلی داستان که البته برایش درآمد چشمگیری داشته اما نسل جوان مدیران تلویزیون انگار خیلی دوست دارند با فرمول ستاره بازی بتوانند برای تلویزیون مخاطب بگیرند و برایشان از گلزار تا خداداد و امین حیایی فرقی ندارند. شاید رؤیا فروشی با حضور این ستارهها برایشان معجزه کند. البته این امیدشان است و باید دید در عمل چه رخ میدهد!
طعنههای نیابتی روی صندلی کنفرانس خبری جشنواره!
بهرام رادان برای کنفرانس خبری فیلم «سونامی» به کاخ جشنواره آمد بود و همان سؤال اول از او باعث دلخوریاش شد.
سؤال این بود: «در یکی دو سال گذشته زوج بهرام رادان و مهرداد صدیقیان زیاد باهم بازی داشتند. آیا این دو همدیگر را برای کار سفارش میکنند؟»
او خیلی تند، شخص خبرنگار و البته رسانهاش را هدف قرارداد؛ خبرنگار که مجری و گزارشگر یک تلویزیون اینترنتی بود. رادان اسم رسانهشان را به زبان آورد و از حاشیهسازیشان گفت و اینکه این حاشیهسازیها متأثر از نوع رسانهشان است. او سپس دلیل آورد که رفاقتی دهساله با صدیقیان دارد و از دو سال قبل سه یا ۴ فیلم مشترک داشتند که همه اتفاقی بودهاند.
بهرام رادان که از این سؤال دلخور بود، اما خودش ارتباطی نزدیک با یک تلویزیون اینترنتی در حوزه سینما دارد.
شبکه اینترنتی سؤالکننده از او اما در سالهای اخیر، رسانه انحصاری پوششدهنده مصاحبههای رضا گلزار بوده است. رسانهای البته رقیب با رسانه مجازی که رادان و دوستانش راه انداختهاند، پس او حق داشت اینقدر از جنس سؤال دلخور شود و طعنه بزند به پرسش غیرتخصصی و اینکه این سؤال فقط از سوی یک رسانه غیرتخصصی پرسیده میشود!
پاسخ از روی صندلیها!
فضای کنفرانس با شوک اولیه معلوم بود اینگونه پایان پیدا نمیکند. لحظاتی بعد سؤالی در تقدیر از رادان پرسیده شد و مضمونش این بود که دیگر سوپراستارها که نقش خوب بازی نمیکنند، رفتهاند سراغ اجرای مسابقههای تلویزیونی که توی دید باشند!
پاسخی که رادان خیلی محترمانه دربارهاش گفت: «اینکه دیگر دوستان چه تصمیمی برای زندگی هنریشان میگیرند، به خودشان ارتباط دارد، اما من تصمیم دارم بازیگری را ادامه دهم و چالشهای جدیدی را در این زمینه تجربه کنم.»
و البته بودند دوستان بهرام رادان که میدانستند او هم پیشنهاد نجومی با کلی صفر داشته برای اجرای یک مسابقه تلویزیونی که برق از سر هر ستارهای میپراند اما او این پیشنهاد را رد کرده بود تا در سینما بماند و از بازیگری فاصله نگیرد.
این حاشیه در پردیس سینمایی ملت در حالی اتفاق افتاد که احتمالاً رضا گلزار در خانهاش اصلاً نمیدانسته چه اتفاقی در پردیس ملت افتاده و چطور ماجرا به او هم رسیده و فرزاد حسنی با طعنه در حین خواندن سؤال خبرنگاری که درباره اجرای سوپراستارها برای مسابقه تلویزیونی پرسیده بود، گفت: «خوبه فقط اسمش را نگفتی!»
چالش سخت میانسالی
این یک چالش زیرپوستی سوپراستارهایی است که احتمالاً آخرین فرصتهای بازی رل اولیشان را در پوزیشن جوان اول پشت سر میگذرانند.
چالش میانسالی چیزی نیست که فقط سراغ گلزار و رادان آمده باشد که حتی تام کروز، جرج کلونی، فردین، بهروز وثوقی و مارلون براندو و آلن دلون را هم در مقاطعی به چالش کشانده بود. آنهایی اما از این چالش میگذرند که ورودشان به سینما تنها به دلیل جذابیتهای بصری عصر جوانیشان نبوده باشد و البته بتوانند بر این فوبیا غلبه کنند و خودشان را در این عرصه با انتخابهای درست بهروز نگهدارند.
انتهای پیام/#