به گزارش کندو نیوز، تیم ملی ایران در شرایطی مهیای سومین بازیاش در مرحله گروهی جام ملتهای آسیا میشود که یکی از مدعیان اصلی برای رسیدن به عنوان قهرمانی است؛ دستکم آماری که شاگردان کیروش تا اینجا ثبت کردهاند، فارغ از قدرت رقبا، نشان از آمار یک تیم مدعی دارد: گلهای زیاد و ثبت کلینشیت. ایران در دو بازی هفت بار گلزنی کرده و هیچ گلی هم نخورده است. البته با وجود اینکه در دیدار برابر یمن و ویتنام خط حمله ایران تقریبا بینقص بود و طراحی حمله گستردهای داشته، ولی خط دفاعی این تیم جای اندکی تردید باقی گذاشته؛ دقایق ابتدایی دیدار برابر یمن و اندک لحظاتی در دیدار برابر ویتنام، سردرگمی در خط دفاع بعضا باعث شده بود مهاجمان رقیب در مناطق خطرناک زمین ایران صاحب توپ شوند. موضوعی که حالا باعث شده تعدادی از کارشناسان از نبود توازن در تیم کیروش صحبت کنند؛ به عقیده این افراد، تیم ملی ایران آنقدری که در خط حمله قدرت دارد، در خط دفاع توانمند نیست و این موضوع میتواند در مسیر قهرمانی کیروش را به دردسر جدی بیندازد. تغییراتی که خود کیروش هم در خط دفاعی در بازی دوم به وجود آورد نشان داد که از بازی نیمی از بازیکنان خط دفاعیاش، حداقل برای مرحله گروهی، راضی نیست؛ اما سؤال اینجاست که آیا خط دفاعی ایران بهویژه مدافعان میانی واقعا در دو بازی نخست که با تیمهای غیرمدعی بازی کرده، متزلزل نشان داده است؟ سؤال بعد اینکه با توجه به شرایط موجود، کدام بازیکنها برای بازی فردا و تقابل حساس با عراق ممکن است در قلب خط دفاعی قرار بگیرند؟
مرتضی سلطان پاس و دوئل
در دو بازی نخست ایران، مرتضی پورعلیگنجی مدافع میانی و ثابت ایران بوده؛ مرتضی در هر دو بازی علاوه بر موفقیت در خط دفاعی، وظیفه بازیسازی را هم بر عهده داشته تا درست مثل تیمهای صاحب سبک دنیا که بهدنبال مالکیت و خلق موقعیت هستند، ایران هم کار بازیسازی را از عقب زمین شروع کند. پورعلیگنجی در بازی برابر یمن و همینطور تقابل با ویتنام در بین بازیکنان ایران، بیشترین تعداد پاس را هم داده که در مجموع 90 درصد آنها صحیح به مقصد رسیده. فاکتوری که مرتضی را برجسته میکند این است که در دوئلها هم بیشترین سهم را داشته؛ مرتضی هم برابر یمن و هم ویتنام 10 دوئل با میزان 80 درصد موفقیت داشته که از این حیث برجسته است. برای تکمیل موفقیتهای او کافی است به این مورد اشاره شود که در این دو بازی یک پاس گل هم به نامش ثبت شده است. با توجه به کارنامهای که او در این دو بازی دارد، باید پورعلیگنجی را یکی از مدافعان فیکس ایران در تقابل با عراق دانست.
مجید حسینی یا پژمان منتظری؟
این دو مدافع میانی هرکدام 45 دقیقه بازی کردهاند؛ مجید حسینی بین دو نیمه بازی با یمن جایش را به پژمان منتظری داد تا اما و اگرها به قوت خودش باقی باشد؛ اگرچه عنوان شده بود مجید حسینی بهدلیل مصدومیت تعویض شده، ولی به نظر میرسد دلیل تعویض او فنی هم باشد. مجید حسینی در امر بازیسازی و دادن پاس صحیح تقریبا عملکردی شبیه به پورعلیگنجی دارد (هر دو یک نیمه مقایسه شدهاند) بااینحال ضعفی که مجید حسینی داشت عملکرد در دوئلها و تکلهاست؛ برخلاف پورعلیگنجی، مجید حسینی در همان نیمه فقط سه دوئل داشت که از این تعداد 66 درصد موفقیت را به نام خودش زد. از آن بدتر اینکه حسینی یک تکل برای دراختیارگرفتن توپ هم داشت که در انجام آن ناموفق بود؛ بااینحال پژمان منتظری که به جایش در نیمه دوم وارد زمین شد، همانقدر در امر بازیسازی موفق بود و اینبار برخلاف مجید حسینی در دوئلها هم مؤثر ظاهر شد؛ او در دو دوئل شرکت کرد که در هر دو موفق بود و آمار صد درصدی را به نام خودش زد. از بین این دو، هر دو در بازیسازی و پاس صحیح عملکردی مشابه داشتند، ولی منتظری در اصول کارهای دفاعی نمره قابلقبولتری گرفت.
کنعانیزادگان از راه رسید
نه مجید حسینی و نه پژمان منتظری؛ کیروش برای بازی دوم تیمش، محمدحسین کنعانیزادگان را در قلب خط دفاعی با مرتضی پورعلیگنجی زوج کرد تا نشان دهد برای این پست گزینه دیگری هم دارد؛ کنعانیزادگان در بازیسازی تیم شرکت کرد و در مجموع 72 پاس داشت که 93 درصد آنها صحیح به مقصد رسید. او در دوئلها نصفونیمه عمل کرد؛ کنعانیزادگان دو دوئل داشت که یکی را واگذار کرد و یکی را برنده شد و آمار 50 درصد موفقیت را به نام خودش زد. مورد دیگر اینکه کنعانیزادگان در تکلها هم موفق بود و با وجود تعداد تکل کم، آمار صد درصدی در این زمینه داشت. کنعانی در بازپسگیریهای توپ تبحرش را نشان داد و با 10 مورد موفق حتی از پورعلیگنجی هم بهتر ظاهر شد. این در حالی است که منتظری در یک نیمه سه بار و مجید حسینی هم چهار بار در این امر مشارکت مثبت داشتهاند. با درنظرگرفتن این فاکتورها میشد حدس زد که زوج کنعانی و پورعلیگنجی دوباره در دیدار مقابل عراق در ترکیب قرار بگیرند؛ مگر اینکه کیروش دوباره برای غافلگیری رقبایش به بازیکنی تازه در قلب خط دفاعی تیمش بازی بدهد؛ شاید یکی مثل روزبه چشمی.
انتهای پیام/#