به گزارش کندو نیوز، پیمان معادی در گفتوگو با روزنامه شرق که پیرامون فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» صحبت شده است، میگوید:
این قصه بیش از 10 سال در ذهنم بود؛ مثل خیلی از قصهها که چندین سال در ذهنم جای گرفته بود. همیشه طرحهایی با خود همراه دارم تا زمان ساخت آنها فرابرسد. قصه «بمب...» هم، سالها در ذهنم بود. اتفاقاً دوران موشکباران را خودم از نزدیک تجربه کرده بودم. به همین دلیل در تولید، همهچیز به نزدیکترین و واقعیترین شکل ممکن ساخته شد؛ مثلاً مدرسه هزار و 300 متری گرفتیم و مدرسه 300 متری مشابه همان مدرسهای که خودم میرفتم را در آن ساختیم. لباسها و گریمهای معلمها را از روی عکسهایی که داشتیم انجام دادیم. حتی از اسامی واقعی افراد استفاده کردیم و رفتارهای آنها را به نمایش گذاشتیم. سیامک انصاری در آن دوره همکلاس من بود و مدیر و ناظم مدرسهمان را خوب میشناخت و ما تقریباً تمام آن رفتارها را تجربه کرده بودیم. حتی برادرم برخورد خشونتآمیز ناظم را کاملاً تجربه کرده بود!
در فیلم «بمب...» رابطه ایرج و میترا رابطه سردی است. مرد نمیتواند با گذشته و اتفاقات آن کنار بیاید یا باکسی درباره آن صحبت کند. آنها حتی اتاقهایشان جداشده و حالا با موشکباران شهری اتفاق جدیدی در زندگیشان رقم میخورد. اگر بخواهم نکتهای اضافه کنم، یادآوری این نکته است که ما در فیلم پنج شب داریم. شب اول زن و شوهر هریک در اتاقهای خودشاناند. موشکی میآید و شیشهها در دیوار فرو میروند.
شب دوم به اتاق بدون پنجره میروند و به ناگزیر کنار هم مینشینند. شب سوم پدر دختر میآید و مجبورشان میکند به زیرزمین بروند. شب چهارم حرف میزنند و بلافاصله دعوایشان میشود. خب اینها در طول روز فکر میکنند شب به یکدیگر چه بگویند. روز پنجم است که لیلا به شاگردش میگوید آدمها باید باهم حرف بزنند و همانجا کلاه کاسکت را میخرد. درواقع با خرید آن دو کلاه میخواهد تمهیدی بیندیشد که دیگر به زیرزمین نروند چون اگر بروند میداند که باهم حرف نخواهند زد.
روی انتخاب نقش مدیر مدرسه حساس بودند
وقتی سیامک انصاری را بهعنوان مدیر مدرسه انتخاب کردم، اولین سؤالی که وزارت ارشاد و دیگران از ما پرسیدند این بود که بازیگری که میخواهد نقش مدیر را بازی کند کیست! نمیدانم چرا همیشه در مورد بازیگر نقش مدیر حساس بودند! گفتم استدعا میکنم از همین ابتدا، این بازی کهنه نخنما شده را کنار بگذارید که لابد این مدرسه نماد ایران است و مدیر و اداره و... نماد فلان چیز هستند! اینجا فقط یک مدرسه است که در دوره خاصی قصه فیلم در آن رخ میدهد.
انتهای پیام/#