به گزارش کندو نیوز، گزارشگران شبکه خبر با دو میکروفن بهیکباره به سمت خانمی میروند که از چسب بینیاش میتوان فهمید تازگی عمل کرده است و بیمقدمه چنین پرسشهایی را مطرح میکنند.
مصاحبهشونده هم از خجالتشان درمیآید و صریح آنچه به ذهنش میرسد را مطرح میکند و دیالوگها هم همانطور از یک شبکه خبری بینالمللی پخش میشود.
کجا؟
نمیشه که گفت!»
اما اینکه چطور میشود تلویزیونی که گاه کیلومترها از زندگی مردم خود فاصله میگیرد و بهواسطه چنین عملکردی نقدهای بسیاری را هم به جان میخرد، یکدفعه اینچنین به حریم شخصی آدمها وارد میشود و مسائل ریزودرشت خصوصی آنها را افشا میکند، تناقضی خندهدار و در عین نگرانکننده است.
بیتوجهی به حریم خصوصی در صداوسیما
حسین امامی ـ مدرس دانشگاه ـ دراینباره میگوید: شاهد انواع نقض حریم خصوصی در صداوسیما هستیم. همینکه صداوسیما با دوربین باز به سراغ یک شهروند برود و با او گفتوگو کند خود یک نقض حریم خصوصی است. مگر اینکه قبل از مصاحبه با آنها هماهنگ شده باشد که آیا اجازه مصاحبه دارند یا نه. این امر در بحث اخلاق حرفهای خبرنگاری مذموم است.
پرسیدن از احوالات و حریم خصوصی یک فرد آن هم در مورد یک ناهنجاری در جامعه و انتشار از طریق یک رسانه جمعی، نهتنها مشکلی را برطرف نخواهد کرد، بلکه خود ضدتبلیغ است؛ بهگونهای که میتواند اقدامی ناشایست ترویج پیدا کند؛ بنابراین تلویزیون بدون اینکه از آسیبهای این گزارش باخبر باشد، بیشتر نسبت به تبلیغ نادرست یک موضوع اقدام کرده است.
صداوسیما باید بر رفتارهای هنجار جامعه تأکید کند. گفتوگوی تلویزیونی با مردم درباره یک ناهنجاری در جامعه، مصداق کاملی از نقص حریم خصوصی و ترویج بیاخلاقی است؛ درحالیکه رسانه ملی باید آموزشدهنده اخلاق و احترام به حریم خصوصی مردم باشد.
نحوه پرسش گزارشگران یکی از بخشهای مهمی است که در جریان این سوژه خبری (عمل زیبایی) باید لحاظ میشد. بهتر بود سؤالاتی که مطرح میشد به بررسی «نگرش مردم» به این جراحی و نگاه مردم به این موضوع میپرداخت نه اینکه خبرنگار از یک خانم بپرسد: شما چه عملی کردهاید و قرار است عمل زیبایی بعدیتان در کدام قسمت بدن باشد!
در مورد این سوژه خاص، میشد از قالبهای دیگر برنامهسازی استفاده میکردند؛ چراکه این موضوع بهگونهای نیست که بتوان آن را در یک گزارش خبری مطرح کرد و نتیجه گرفت. این ملاحظات در کشوری با شرایط خاص ما که بیشترین عمل زیبایی را در جهان دارد، باید حسابشده و دقیقتر در رسانهها مورد تحلیل و نقد قرار بگیرد.
قالب گزارش خبری برای عمل زیبایی مناسب نبود
این مدرس ارتباطات در دانشگاه میگوید:
اگر این برنامه را در شبکه سلامت سیما تهیه میکردند نه در قالب گزارش خبری کوتاه، بلکه برنامهای همراه با تحلیل و مصاحبه با کارشناسان در یک برنامه حداقل یکساعته شاید به موضوع بهتر پرداخته میشد. حتی اینکه صدای افراد داوطلب پخش میشد و نه چهرههای آنان. برای موضوعاتی اینچنین، این کار بخش خبر نیست که بخواهد موضوعاتی ازایندست را بشکافد چراکه میتواند اثر معکوس بر جامعه بگذارد.
هر موضوعی را نمیتوان صرفاً در یک قالب عرضه کرد. شاید بهتر بود برای این موضوع موشن گرافیک و یا برنامهسازی بهصورت مستند را در دستور کار قرارداد.
شاید خیلی از افراد این گزارش صداوسیما را از آنتن تلویزیون ندیده باشند اما در فضای مجازی آن را دیدند. در فضای مجازی بههرحال طبیعی است که با انتشار قسمتی از یک گزارش صرفاً در مورد آن بخش قضاوت کنیم. بههرحال چه بخواهیم و چه نخواهیم این اتفاق در شبکههای اجتماعی میافتد و ما با این پدیده مواجه هستیم که همهچیز مبتنی بر کوتاه نویسی و کوتاه گویی باشد. در این میان نقش سواد رسانهای برای مخاطب هم مهم است که یک مخاطب در استفاده از آن محتوا چگونه با آن مطلب مواجه شود؛ بنابراین قدرت تحلیل مخاطب مهم است که بداند فرضاً این موضوع یک اقدام غیرحرفهای از سمت صداوسیما بوده است. پس در بازنشر دومینوی یک ناهنجاری و نقض حریم خصوصی مردم میتواند یک فرد مشارکت نکند؛ یعنی باید این مهارت انتقادی تقویت شود که در لحظه مواجهه با این نوع سوژهها مردم چه برخوردی داشته باشند.
همیشه جو بیاعتمادی مردم نسبت به گزارشهایی که صداوسیما کار میکند، وجود دارد. اینکه گزارشهای صداوسیما یکطرفه است و بیطرفی در آن رعایت نمیشود، یعنی حرفهای موافق و مخالف یک موضوع گفته نمیشود، بعضاً نقض حریم خصوصی صورت میگیرد و صداوسیما میخواهد جهتدهی شده گزارشهایش را به خورد مخاطب بدهد. نمونه دیگر آن گفتوگویی بوده که با فرد محکومبه اعدام در آخرین لحظات زندگیاش صورت داده است. صداوسیما باید برای این مسئلهها فکر اساسی کند. برای یکبار هم که شده یک سیاستگذاری جدیدی را تدوین و ترسیم کند. اینکه چگونه اعتماد ازدسترفته مخاطبان به گزارشهای خبری صداوسیما را برگردانند. به همین دلیل مردم و افکار عمومی نسبت به گزارشهای خبری صداوسیما نگاهی بدبینانه دارند.
انتهای پیام/#