به گزارش کندو نیوز، احسان جوانمرد نویسنده سریال «بانوی عمارت» که پیشازاین بابت یک ضربالمثل مجبور به عذرخواهی از قوم خلج شده بود، در پی اعتراض چند رسانه با عنوان «اشتباه فاحش در سریال «بانوی عمارت» شبکه 3» به نویسنده سریال بانوی عمارت، مبنی بر اینکه مصرعی را به فیهمافیه مولانا نسبت میدهد که مطلع غزلی از بیدل دهلوی است، در مقام پاسخگویی برآمد و نوشت:
دوستان بال اتفاق میگویند به حاشیهها واکنش نشان نده اما من ذاتاً آدم انفعال نیستم حتی اگر نفعم در بیتفاوتی باشد. تابهحال این فیلمنامه از چند موج و حاشیه رسانهای بهسلامت عبور کرده و من هر جا که لازم بوده به دوستان منتقد یا معترض محترمانه جواب دادهام و هر جا که ضرورت داشته از صمیم قلب عذرخواهی کردهام.
باری؛ دریکی از سکانسهای شفاخانه نوشته بودم طبیبالاطبا از قول «بایزید» در «فیهمافیه» نقل میکند: خواهم که نخواهم؛ اُرِیْدُ اَنْ لَا اُرِیْدَ. بعدتر وقت صیقل دادن فیلمنامه بهجای این جمله، مصرع زیبایی از بیدل دهلوی پیدا کردم: «ترک آرزو کردم، رنج هستی آسان شد». مصرع بیدل بیشتر به شخصیت طبیب میخورد و آن را جایگزین جمله بایزید کردم.
چند شب پیش روی آنتن زنده که طبیب دیالوگش را گفت، گفتم داد بیداد! متأسفانه رفرنس جمله را تغییر نداده بودم و «فیهمافیه» مانده بود. تا پخش شد خواستم دربارهاش بنویسم اما درگیر حاشیههای سنگین و گسترده قبلی بودم و مطرح کردنش وسط ناراحتی آن دوستان، نه منطقی بود و نه عاقلانه؛ حالا ولی مینویسم.
واقعاً حیرتانگیز است که هر قسمت نزدیک هفت هزار کلمه و درمجموع نزدیک دویست و سی هزار کلمه فیلمنامه بنویسی پر از دیالوگهای شاعرانه و عاشقانه و ظرایف و دقایق تاریخی و ادبی؛ اما صاحبان این کانالها فقط دنبال سوزن بگردند در انبار کاه. بله؛ ما دو تا سوزن هم داشتیم وسط این دویستوسیهزار کلمه! ممنونم که برایم پیدا کردید. از سر کنجکاوی گوگل کردهاید و به لطف سایت گنجور متوجه شدهاید متعلق به غزل شماره هزار و دویست و پنجاه و یکم از دیوان بیدل است. مرحبا به شما. مرحبا؛ اما اشتباه فاحش؟
طوری نوشتهاید فاحش، انگار خودتان هر شب با لالایی مولانا میخوابید و هر صبح با صدای بیدل دهلوی از خواب بیدار میشوید. نه شما هر دو کتاب را حفظید نه من؛ فلذا من از شما عیبجویان طعنهزننده فرصتطلب عذرخواهی نمیکنم. جایش هزار بار عذرخواهی میکنم از میلیونها مخاطبی که بعد از سالها با تمام عشق و توجهشان دل دادهاند به جعبه جادو و میدانند که کلمه به کلمهی این قصهی دویستوسیهزارکلمهای به عشق آنها و با عرقریزان روح نوشتهشده است. من غافل نیستم و شما هم غافل نشوید از میلیونها مخاطبی که برایشان نکوداشت میراث تاریخی و ادبی مشترکمان مهمتر از نیش و طعنه شماست. از آنها عذر میخواهم چون عمیقاً معتقدم انسانی که جسارت عذرخواهی نداشته باشد.
انتهای پیام/#