فردین علیخواه*: در زبان فارسی در برابر کلمه شوآف show off که کلمهای انگلیسی است معانی پز دادن، خودنمایی کردن، تظاهر کردن، قمپز درکردن و لاف زدن را بکار بردهاند. وقتی در سایت گوگل کلمه «شوآف» را جستجو میکنید با خواندن تیترهایی که این کلمه در آنها بهکاررفته است متوجه میشوید که هماکنون نه با یک مسئله فردی و محدود، بلکه با جریانی اجتماعی مواجه هستیم که میتوان آن را «فرهنگ شوآف» نامید.
گویی شوآف این روزها شایستگی اطلاق به بسیاری از رفتارها و فعالیتها را یافته است. به برخی از تیترها در این زمینه توجه کنید. «شوآف با چهره بیمار هنرمند پیشکسوت را تمام کنید»، «با شوآف نمیشود مشکلات کارگران را لاپوشانی کرد»، «کمپین جمعآوری در بطری شوآف است»، «آیا استخدام در محیطزیست شوآف است؟»، «شوآف سلبریتیها با حیوانات خانگیشان»، «برخی با شوآف در ورزش بزرگ شدند»، «در چند دهه اخیر از وجه معرفت اهلبیت دور و به شوآف نزدیک شدهایم»، «وعده وزیر بهداشت برای درمان شینآبادیها شوآف بود؟»، «رکوردشکنی یا شوآف». همانطور که میبینید نشانههای شوآف را تقریباً در همه لایههای اجتماعی میتوان دید.
جامعهشناسان عمدتاً به شوآف در عرصه ثروت و رفتارهای مصرفی پرداختهاند ولی در دوران فعلی این عمل به عرصههای مختلف اجتماعی سرایت کرده است که شوآف با ثروت و مصرف تنها یکی از آنهاست. به همین دلیل میگویم که با فرهنگ شوآف مواجه هستیم. این روزها با افرادی برخورد میکنیم که دانشی ندارند ولی شوآف دانشمند بودن را خوب بلدند، با مقاماتی مواجه هستیم که هیچ کاری نمیکنند و با منصبی که اشغال کردهاند هیچ آشنایی ندارند ولی شوآف «فعال نمایی» را بهخوبی بلدند، با کارمندانی مواجه هستیم که کار نمیکنند ولی از مهارتی به نام «شوآف خوب کار کردن» برخوردارند، در اینستاگرام با افراد معمولیای مواجهیم که بهخوبی شوآف هنرمند، فیلسوف، شاعر و نویسنده بودن راه انداختهاند؛ و این مثالها را همچنان میتوان ادامه داد.
در مثالهای مذکور، وانمود کردن، لاف زدن و خودنمایی کردن بهخوبی بیانگر معنی شوآف است. من در اداره کار نمیکنم ولی وانمود میکنم که کار میکنم. بهعنوان یک مسئول، در عمل اقدامی برای حل مشکلات انجام نمیدهم ولی وانمود میکنم که بسیار پیگیرم. من عملکرد، مهارت، ثروت و دانش معینی دارم و خودم هم از میزان آن مطلع هستم ولی در بیان آنچه هستم لافزنی میکنم. من علاقهای به محیطزیست یا حیوانات یا کودکان کار ندارم ولی برای کسب شهرت، در این زمینه شوآف ارائه میدهم.
گسترش شوآف بهعنوان یک فرهنگ، بهتدریج آن را به امری مثبت تبدیل میکند. روشن است که در پس شوآف نوعی فریب، وارونهسازی، مبالغه و امری منفی قرار دارد ولی افراد آن را انجام میدهند بدون آنکه در پی آن خود را سرزنش کنند. وضعیت وخیمتر زمانی است که شوآف با برخی از مفاهیم مثبت مانند روابط عمومی خوب در کنار هم قرار گیرند؛ یعنی گفته شود کسی که خوب شوآف میآید، درواقع از مهارتهای روابط عمومی خوبی برخوردار است. در این وضعیت شوآف بهعنوان یک مهارت به دیگران آموزش داده میشود. برای مثال در یک تبلیغ گفته میشود: «این نرمافزار به شما یاد میدهد چطور عکسهایتان را آرایش، دندانهایتان را سفید، دماغتان را کوچک کنید تا عکسهایی که در اینستاگرام میگذارید لایک بخورد!»
روشن است که شوآف میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که «نیاز به توجه» و «نیاز به پذیرفته شدن» ازجمله آنهاست. اهمیت یافتن توجه باعث شده است که صنعتی به نام صنعتِ توجه شکل بگیرد؛ یعنی شرکتها به نیازمندان توجه، مهارتها و ابزارهای جلبتوجه را بفروشند. ممکن است تشخیص مرز شوآف و واقعیت دشوار باشد. این امر بهمنزله راه رفتن روی تیغ است. ولی دراینباره هر کس میتواند به درون خودش مراجعه کند. به نظرم هر کس شناخت مناسبی از خودش دارد و درک میکند که چه زمانی صداقت به خرج میدهد و بهجای خودنمایی، واقعنمایی میکند.
باید توجه داشت که دریکی دو سال اخیر رسانههای اجتماعی به گسترش فرهنگ شوآف سرعت بیشتری بخشیده و آن را تقویت کرده است. شوآف در رسانههای اجتماعی تبدیل به رقابتی در ظاهر سالم در بین شاخهای اینستاگرام و حتی افراد معمولی شده است. من شوآف میکنم پس هستم! ولی بدون شک، در فرهنگ شوآف، با مخاطبان زودباور و با جمع سادهاندیش هم طرف هستیم که دنبالهروی «شوآف بازان» میشوند. این افراد نیز چنین فرهنگی را تقویت میکنند.
انتهای پیام/#